متنکاوی موضوعی رایانهای قرآن کریم، برای کشف ارتباطات معنایی میان آیات، بر مبنای تفسیر المیزان
Article data in English (انگلیسی)
سال ششم، شماره دوم، پیاپی 12، پاییز و زمستان 1392
محمدحسین صالحی شهرودی/ کارشناس ارشد مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه علوم و فنون مازندران msalehi@ustmb.ac.ir
بهروز مینایی/ استادیار دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه علم و صنعت ایران b_minaei@iust.ac.ir
امیررضا اشرفی/ استادیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره ashrafi@qabas.net
دریافت: 2/3/1393 ـ پذیرش: 8/8/1393
چکیده
متن کاوی موضوعی قرآن کریم، رویکردی جدید در «پردازش ارتباطات معنایی» میان آیات قرآن کریم است، که با استفاده از ابزارهای داده کاوی رایانه ای به این کاوش می پردازد. با استفاده از مبانی تفسیری علامه طباطبایی در نگاه موضوعی و نگاه غایت محور، یک پیکرة موضوعی از آیات قرآن تشکیل دادیم که شامل بخشی تفسیری (برای ارزیابی نتایج) و بخشی تشخیصی (با کدگذاری موضوعی آیات برای ورود به الگوریتم های رایانه ای) است. موضوعات این پیکره ، مبتنی بر بیان علامه در مقدمة المیزان، شامل هفت موضوع ذیل است که با نظمی توحیدی، نظام معنایی جامعی را تشکیل می دهند: ذات و اسماء الهی، وسایط الهی، افعال الهی، انسان قبل از دنیا، انسان در دنیا، انسان بعد از دنیا، هدایت انسان به سوی خدا (با ولایت توحیدی، اوصاف اخلاقی و احکام شرعی).
برای اثبات معنادار بودن طرح متن کاوی موضوعی، آن را بر سورة «حجـر» (در مدل سوره)، و آیات تفسیری مرتبط با آیة 21 حجر (در مدل آیات مرتبط) اجرا نمودیم، و در ده آزمون داده کاوی برخی ارتباطات معنایی را کشف کردیم، که به دلیل محدودیت گنجایش مقاله، تنها نتیجة معنادار سه آزمون مطرح شده است.
کلیدواژه ها: داده کاوی، متن کاوی، قرآن کریم، رده بندی موضوعی، ارتباطات معنایی، تفسیر المیزان.
مقدمه
داده کاویraquo;[1] یا فرایند کشف دانش در پایگاه داده،[2] زمینه ای نسبتاً نوظهور است. داده کاوی، پل ارتباطی میان علوم آمار، مهندسی کامپیوتر، هوش مصنوعی، شناسایی آماری الگو، یادگیری ماشین و محاسبات رایانشی نرم است. داده کاوی، فرایند یا پروژه ای نسبتاً پیچیده برای شناسایی الگوها و مدل های صحیح، قابل استناد و مفید در حجم وسیعی از داده است؛ به گونه ای که این الگوها و مدل ها برای انسان ها قابل درک باشند. داده های در اختیار ما اغلب حجیم اند و به تنهایی قابل استفاده نیستند؛ درواقع دانش نهفته در داده هاست که قابل استفاده است؛ در اینجاست که فرایند داده کاوی به ما امکان شناسایی الگوها، مدل ها و ارتباط میان عناصر مختلف در پایگاه داده را می دهد تا دانش نهفته در داده ها را کشف و نهایتاً این دانش را به اطلاعات تبدیل کنیم (بهروز مینایی، حسین عابدینی، 1390).
وقتی فرایند داده کاوی را بر روی داده های متنی انجام می دهیم، از اصطلاح متنrlm;کاویraquo; (Textmining) استفاده می کنیم. گاه به جای واژة متنrlm;کاوی از واژه های کاوش داده های متنیraquo;
(Text data Mining) و نیز نامِ معروف کشف دانش در متنraquo; یا [3] KDTraquo;، بهره می بریم. تکیه متنrlm;کاوی بر یافتن دانشِ جدید از متن است.
متنrlm;کاوی یا کشف دانش از متن برای نخستین بار در [Feldman_95] بیان شد. می توان گفت
که متنrlm;کاوی از تکنیک های بازیابی اطلاعات، استخراج اطلاعات و نیز پردازش زبان طبیعی (Natural language processing (NLP)) استفاده می کند و آنها را به الگوریتمshy;ها و متدهای KDDraquo;، دادهrlm;کاوی، یادگیری ماشین و آماری مرتبط می کنند.
در این خصوص بهrlm;کارگیری متن کاوی در پردازش متون اسلامی، دریچه ای جدید در بازیابی معارف اسلامی بوده و امکان خلق ایده های بدیع و راهکارهای مفید پژوهشی را در ذهن مخاطبان ایجاد خواهد کرد. همچنین تحولی اساسی را در نوع ارائة مفاهیم و نظام معارف اسلامی در پی دارد. در متون اسلامی، متن قرآن کریم خصوصیت های منحصربه فردی از نظر وحدت مفهومی برای غایت کلی، چگالی موضوعی، و دانه بندی در مقایسه با سایر متون دارد.
یکی از نکات مهم در این زمینه، لزوم کشف هندسة معنایی آیات با اجرای الگوریتم های تشخیص الگو و متن کاوی در پیکرة موضوعی قرآن است، که به تشکیلِ یک نظام منسجم معنایی مبتنی بر معارف الهی، و ارتقای فهم انسان از قرآن، کمک شایانی می کند، تا درنهایت بتوان یک مدل معنایی منسجم از محتوای کتاب وحی به دست داد، به طوری که این مدل بتواند به عنوان شالودۀ نظام فکری قرآن برای پژوهش های مبناییِ نظام سازی مبتنی بر قرآن و تحلیل های نگرش سیستمی به علوم انسانی، مورد استفاده قرار بگیرد.
همچنین، از طرف دیگر، نیاز به یک رویکرد جدید در پروژه های رایانهshy;ای متن کاوی قرآن وجود دارد که برخلاف بیشتر کارهای انجام شده در این زمینه، مبتنی بر فلسفة زبان شناسی اسلامی و هستی شناسی صحیح از معنا بنا شود،[4] و هدف از متن کاوی را درکِ مراد جدی مؤلف از متن قرار دهد. یعنی فراتر از توجه به نوع استعمال الفاظ و خصیصه های لفظی در متن، بایست به معانیِ اصلی و جدی ای که مؤلف از آن الفاظ اراده کرده است، توجه نمود، و در متن کاوی نیز بیش از پیش خصیصه های معنایی را کانون توجه قرار داد.[5]
ضرورت پرداختن به ناحیة معنا و نگاه وابسته دیدن متن به قصد مؤلف در شیوه های متن کاوی قرآن کریم امری مسلّم و مهم به نظر می آید که کمبود آن سبب تقلیل یافتن استفادة مناسب از هدف و فایدة متن مقدس قرآن گشته است.
محدود شدن پروژه های متن کاوی بر روی پیکرة لفظی قرآن، نوعی غفلت از افق و نگاه بلند این کتاب آسمانی است؛ بنابراین، لزوم پرداختن به پیکرة موضوعی و معنایی قرآن کریم، و کشف نظام معنایی آن، کاری ضرور به نظر می رسد، که افق علمی وسیع تری در مقابل ما می گشاید.
فرضیات پژوهش
فرض اصلی ما این است که اگر بتوانیم متن قرآن را به صورت موضوعی نشان گذاری کنیم، آن گاه می توانیم با فرایندهای متن کاوی، یک هندسة معنایی منسجم را مدل کنیم، و از این مدلِ معنایی آیات در تحقیقات علوم انسانی بهره ببریم. درنتیجه به میزان موفقیت به دست آمده در ترسیم این نظام معنایی منسجم، می توان به مقابله با شبهة مستشرقان در به هم ریختگی محتوای قرآن پرداخت.
فرض دیگر ما این است که اگر از شیوة تفکیک موضوعی قرآن طبق تفسیر المیزان و رسائل علامه طباطبایی (در موضوعاتِ هفت گانه) استفاده کنیم، آن گاه نتیجة متن کاوی به یک مدل هماهنگ و منسجم نزدیک تر خواهد بود که این مدل معنایی، براساس مبانی تفسیری علامه در المیزان، در قالب مدل سوره و مدل آیات مرتبط با محوریت غُـرَر آیات قرآن[6] است، تا زمینه ای برای استفادة بیشتر از روش تفسیری علامه را فراهم آورد.
روش پژوهش
روش های تحقیق را می توان براساس سه محور زیر تقسیم کرد:
1. روش تحقیق براساس نوع دید و هدفی که در تحقیق داریم (براساس نگرش ها): ازآنجاکه پژوهش حاضر ازجمله تحقیقات متن کاوی است که به کشف حقایقِ بیشتر در نظام معنایی آیات قرآن می پردازد، و روشی جدید در ورود به این حوزه (مبتنی بر تفسیر المیزان) دارد، میrlm;توان روش نگرشی آن را از نوع تحقیقات بنیادی محسوب کرد؛
2. روش تحقیق براساس جهت گیری کلی در مسیر تحقیق (براساس راهبردها): ازآنجاکه پژوهش حاضر به دنبال کشف یک مدل معنایی در آیات قرآن و تحلیل آن است، می توان روش راهبردی آن را از نوع تحقیقات تحلیلی دانست؛
3. تقسیم بندی روش تحقیق براساس نوع فعالیت اجرایی در انجام تحقیق (براساس راهکارها): ازآنجاکه پژوهش حاضر با تشکیل یک پیکرة موضوعی از طریق مشاهده و نمونه برداری از یک سورة قرآن کریم و آیه ای از آن، به متن کاوی می پردازد، می توان روش راهکاری آن را از نوع تحقیقات میدانی و آماری دانست؛ البته ازآنجاکه در تشکیل پیکرة موضوعی نیازمند تحقیق و مطالعة منابع و متون دینی ازجمله تفسیر المیزان و رسائل علامه طباطبایی و دیگر کتاب های مرتبط خواهیم بود، بنابراین روش راهکاری از نوع تحقیقات کتابخانه ای نیز خواهد بود. پس، درمجموع با کلان نگری در راهکارها، روشِ ما تحقیق ترکیبیِ سیستمی است.
پیشینة پژوهش
با توجه به مبانی متن کاوی موضوعی برگرفته از تفسیر المیزان که توضیح آن در بخش های آینده می آید، این مبانی در تشکیل محتوا و قالب پیکرة موضوعی برای کشف روابط معنایی میان آیات از آن پیکره مورد استفاده قرار گرفته، که تمامشان درکنارهم در زمینة تحقیقات مربوط در دانش داده کاوی، یک طرح ابداعی و ابتکاری اند، و پیشینه ای در این زمینه ندارند. فقط در اصل الگو قرار دادن یک کتاب تفسیری، تنها یک پروژة متن کاوی منتشرشده در سال 2012م، به عنوان پیشینة این تحقیق محسوب می شود، که تفسیر القرآن العظیم اثر ابن کثیر دمشقی (متوفای قرن 8 ق) را مبنا قرار داده، و در مقاله ای با عنوان QurSim: یک پیکره متنی برای ارزیابی ارتباط در متون کوتاه، توسط آقای عبدالباقی شرف، دانشجوی دکترای دانشگاه leeds انگلستان[7] به راهنمایی استاد یهودی او آقای اریک اتول انجام گرفته است.[8]
ابن کثیر شافعی مذهب با گرایش سلفی، در مقدمة تفسیر خود می نویسد: اگر کسی بپرسد که بهترین طریقة تفسیر کدام است؟ جواب آن است که، صحیح ترین روش آن است که، قرآن با خودِ قرآن تفسیر شودraquo; (ابن کثیر، 1419ق، ص8 - 15).
پیرو این روشِ تفسیری قرآن به قرآن، تحقیق QurSim آیات مرتبط ارائه شده در تفسیر ابن کثیر را مبنای ارزیابی محاسبات خود قرار داده است.[9] این تحقیق با استفاده از محاسبات آماری میان تعداد ریشه های مشترک در آیات، یک وزن فاصلة بُرداری میان دو آیه مشخص کرده و آیاتی که شباهت بُرداری بالای 50 درصد داشته اند به عنوان مرتبط معرفی می کند، و درنهایت با اضافه کردن ریشه های لفظی واژگان مرجع ضمیر در هر آیه به بردار واژگانی آن آیه، به نتیجة 11.3 درصد مطابقت با تفسیر رسیده است.
ازاین رو، تشابه کار ما با ایشان در نوع نگاه به مدل آیات مرتبط است، که هر دو منطبق با یک منبع تفسیری روش قرآن به قرآن را مبنا قرار داده ایم، اما تفاوت در آن است که تحقیقِ QurSimraquo; با توجه به سیاقِ لفظی، تشابه میان آیات را جست وجو می کند؛ درحالی که سعی ما در تحقیق حاضر بر یافتن تشابه در سیاقِ معنایی و موضوعی میان آیات بوده است؛ همچنین در تحقیق حاضر با عنایت به مبانی تفسیری علامه، یک وجه ارتباطی جدید در قالب مدل سوره ارائه شده است، که فراتر از آیات مرتبط با هر آیه، به ارتباط های مضاعف آیات در ساختار یک پارچة سوره اشاره دارد.[10]
از سوی دیگر تفسیر المیزان که مبنای پژوهش حاضر است، در بیان وجه ارتباط میان آیات، بسیار دقیق تر و عمیق تر از تفسیر ابن کثیر عمل کرده و تعداد آیات مرتبط ذکر شده ذیل هر آیه در تفسیر المیزان بسیار وسیع تر و گسترده تر از تفسیر مذکور است؛ برای نمونه تفسیر المیزان در آیة nbsp;21 سورة حجر که علامه آن را از قله های توحیدی آیات قرآن دانسته و کانون نظر تحقیق حاضر است، درمجموع کل تفسیرش 74 آیة مرتبط با آن را بیان می کند، درحالی که ابن کثیر حتی به یک آیه هم اشاره نکرده است.
تکنیک های اجرایی
نخستین گام، تهیة پیکره موضوعی قرآن است، گام دوم کشف مدل معنایی قرآن از روی بخش تشخیصی پیکرة موضوعی[11] با استفاده از الگوریتم های متن کاوی و تشخیص الگوست، و درنهایت گام سوم که تفسیر و تحلیل مدل به دست آمده با استفاده از بخش nbsp;تفسیری پیکرة موضوعی[12] خواهد بود.
برای ترسیم پیکرة موضوعی و تفسیر مدل معنایی به دست آمده، در بخش تفسیری پیکره موضوعی، از دو روش تفسیر المیزان استفاده کرده ایم:
1. نگاه غایت محورِ علامه،[13] به ساختار سورهshy;ها: مطابق مبنای وحدتِ تألیف در سوره و مبنای منحصربه فرد بودن غایت هر سوره در المیزان، (طباطبایی، 1417ق، ج1، ص16) برای ما ایدة مدل معنایی سوره را در پیکرة موضوعی ایجاد می کند، بدین ترتیب که هر سوره یک ساختار هندسی منظم از چینش تراکم موضوعات هفت گانه به منظور غایت خاص خودش دارد، که این چینش منحصربه فرد در لایه های مختلف معنایی از فصلِ سوره، دستة آیات، تا برسد به آخرین واحد مستقل معنایی در یک آیه، کشیده شده است.[14]
وحدت هر سوره nbsp;با غایت خاص خودش، در ذیل وحدت غایت در سیاق هایش یا به تعبیر ما فصل nbsp;سوره، نمایان می شود. توضیح آنکه، در هر سوره برای تحقق غایت خاص کل سوره، هرچند دسته از آیات که غرضی واحد همسو با غایت کل دارند، تشکیل یک سیاق معنایی می دهند، همچنین هریک از دسته آیات هم یک سیاق معنایی کوچک تر را تشکیل می دهند که با غایتی مشخص در جهت غایت سیاق کلی قرار دارد و به همین شکل به کوچک ترین واحد مستقل غایت محور می رسیم، که یک آیهraquo; nbsp;است؛ ازاین رو، هر آیه یک غرض خاص در جهت غایت سیاق دسته آیات خود و آن هم در جهت غایت سیاق کلی خواهد داشت.
علامه طباطبایی دربارة این غایت و غرض خاص هر سیاق و دسته و آیه اشارات متعددی دارند (طباطبایی، 1417ق، ج16، ص209 ابتدای سورة لقمان؛ ج2، ص12 آیات 183-185 بقره، ص60 آیات 190-195 بقره؛ ج 9، ص345 آیات 364-374 توبه)؛ مثلاً می فرمایند: تنها روش براى تحصیل غرض سوره، همان تدبر و دقت در سیاق آیات و استمداد از نتایج به دست آمده از قراین و امارات داخلى و خارجى سوره می باشد، و این همان روشی است که ما در این تفسیر از آن استفاده کردهrlm;ایمrlm; (طباطبایی، 1417ق، ج13، ص235).
همچنین ایشان معتقدند هر آیه، به عنوان یک واحد مستقلِ غایت محور، با دو نگاه مختلف، افادة معنایی خاص یا معنایی عـام پیدا می کند؛ اگر آیه از نگاه اتصالِ سوره ای در سیاق آیاتی که در آن قرار دارد دیده شود، یک معنای خاص مطابق غرضِ همان سیاق و سوره دارد، و اگر از نگاه انفصالِ آیه ای دیده شود یک معنای عــام مطابق غرضِ الفاظ و عبارات خودش خواهد داشت؛ برای نمونه می فرمایند: همانا اعتبارِ ]معنای[ آیه از نظر اتصال آن در یک سیاق خاصى از سیاق های سوره، یک مطلب است (نگاه به اتصال سوره ای)، و اعتبار آن از نظر استقلال خودش ]و معنای الفاظش[ مطلبى دیگر (نگاه به انفصال آیه ای)، و آنچه اعتبار اولى اقتضا مىrlm;کند و از نظر غرض سوره هم اهمیت دارد، همان معنایی است که ما گفتیم، اما به اعتبار دوم، اقتضای معنایش عمومیت است، و هیچ حرفى هم در آن معنا نیست (طباطبایی، 1417ق، ج16، ص101 آیة 104 عنکبوت).
درنتیجه، در بخش تفسیری پیکرة موضوعی، با استفاده از غایت و فایدة کلام خداوند، دست کم در چهار سطح دسته بندی خواهیم داشت: غایت آیه، غایت دسته آیات، غایت فصل سوره و غایت کل سوره؛[15] که از این نگاه ساختاری به هر سوره، می توان در جهت تفسیر مدل موضوعیِ کشف شده در قالب مدل سوره، کمک گرفت.[16]
2. نگاه توحیدی ـ تشکیکی علامه، به آیه ها: علامه طباطبایی ازیک سو، به نحوی با ارجاع معانی همة آیات قرآن به آیات توحیدی یا همان غرر آیات، مبدأ و مقصد شناخت تمام معارف قرآن را توحید خداوند سبحان میshy;داند، که این به نحوی همان منتهی شدن همة امور به توحید است که فرمود إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأمْرُ کُلُّهrlm;raquo; (هود: 123)؛ ازاین رو، درمجموع، غرض کل آیات و سُوَرِ الهی به نحوی هدایت به توحید است. بنابراین، علامه می فرمایند: تمام آیات قرآنی، بر یک حقیقت واحد تکیه دارند که آن حقیقت اصل است و آیات قرآن فرعِ آن اصل هستند، که آن اساس دین است، و آن همان توحید خداوند متعال می باشد (طباطبایی، 1417ق، ج10، ص135 ابتدای تفسیر سورة هود).
ازسوی دیگر، ایشان در تفسیر قرآن، آیات را دارای درجات و مراتب تشکیکی می دانند، که برخی آیات متشابهات هستند و در درجات معناییِ نازله و با معانی و مصادیق بشری مشابه اند، و برخی آیات در درجات معناییِ عالیه قرار دارند که ظهور شدیدتری در توحید دارند، و متشابهات با آنها معنای صحیح توحیدی پیدا می کنند، و به آنها آیات محکمات می گویند؛ از میان همین آیات محکم نیز برخی آیات، نفوذ شدیدتر و پهنة وسیع تری از آیات دیگر را معنای دقیق توحیدی می بخشند که آنها قله ها و غررِ آیات قرآن شمرده می شوند.[17]
در ضمن این دو نگاه توحیدی ـ تشکیکی که برخی آیات را کلید معنایی برای آیات دیگر می داند، علامه به یک ارتباط عبارتی و اشتراک معنایی در میان بخش های درونی آیات نیز اشاره می کنند، که مجموعاً این قواعد قرآن به قرآن مبنای تشکیل مدل آیات مرتبط قرار می گیرند.
علامه طباطبایی ارتباط عبارتی بخش های درونی آیات را تحت یک اصل تفسیری (مأخوذه از روش اهل بیت علیه السلام) بیان می کنند، که از آن اصل، دو قاعدة تفسیری را به دست می آورند (طباطبایی، 1417ق، ج 1، ص260 در ترجمه: ج 1، ص392؛ ج10، ص100 در ترجمه: ج110، ص145).
قاعدة اول، ظهور تشکیکی عبارات در تشکیل هر آیه است، که از آغاز عبارات معنادار درون آیه مرحله به مرحله تکمیل شده، و از معانی عام (حقیقت و حکمی ثابت) شروع می شود و با آمدن اختصاصات بعدی اش (قیود محدودکننده)، به تخصیص معانی در موارد خاص می رسند (طباطبایی، همان، ص260 در ترجمه: ج 1، ص392).
قاعدة دوم اینکه، وقتی درون دو قصه، دو سیاق معنایی یا دو آیه، یک عبارت به صورت شبیه یا عینِ هم تکرار شود، این نشان می دهد که آن دو قصه، دو سیاق یا دو آیه، به سبب آن قسمت مشترک نسبت به هم دیگر یک مرجع و مبدئیت واحد دارند، که هریک به وجهی نازله ای از آن حقیقت واحد می باشند (همان).
علامه طباطبایی می فرمایند که این دو قاعده از اسرار قرآن است و در ذیل آنها نیز اسراری نهفته است (همان).
بر این مبنا، چون هر آیه نازلة یک حقیقت است؛ بنابراین، هر قسمت معنادارِ آیه، ناظر به حقیقتی است. پس، اگر دو آیه با هم قسمتی مشترک داشتند، یا در یک آیه جزء جزئش قابلِ معنا بود، آن قسمت مشترک و جزء معنادار ناظر به حقیقتی واحد است؛ یعنی ترتیب آمدن کلمات صرفاً برای ساخته شدنِ یک جمله نیست، بلکه یک تنزل است که از وحدت حقیقتی محفوظ دارد، تجلی می کند، و هر عبارت معنادار مرتبه ای از آن حقیقت است که اگر مُعارضِ عقلی یا نقلی نداشته باشد، قابل احتجاج است. بنابراین، مطالب مشترک در لفظ یا در معنا مابین دو سیاق یا دو آیه، دو مرتبه اند از یک واقعیت، که یک حقیقت محفوظ است، و از آن نازل شدهshy;اند. پس، هریک از آن مراتبِ متصل به یک حقیقت می توانند به وجهی پرده از معنای دیگری بردارد، و این قاعده به عنوان یکی از مبانی تفسیر قرآن به قرآن قرار می گیرد.[18]
درنتیجه، در ترسیم قالب پیکره موضوعی، با استفاده از ارتباط عبارتی آیات، و کلید معنایی در غرر آیات، یا همان تفسیر قرآن به قرآن در المیزان، از این ارتباطات در تشکیل قالب مدل آیات مرتبط کمک گرفته ایم، و همچنین وجه ارتباط آیات با بخش های معنادار آیة مبدأ نیز، برای ارزیابی نتایج متن کاوی و تفسیر ارتباط های به دست آمده کمک ما خواهند بود.
نحوة تشکیل بخش تشخیصی پیکرة موضوعی براساس نگاه موضوعی علامه طباطبایی
بخش تشخیصی شامل کد موضوعی مدل سورة حجر و کد موضوعی مدل آیات مرتبط با آیة 21 حجر می شود، که با استنباط نگارنده مبتنی بر نگاه موضوعی علامه طباطبایی به دست می آیند.
طبق این هندسة فکری منظم، علامه طباطبایی در مقدمة تفسیر المیزان می نویسند: ما در این تفسیر به منظور اینکه به طریقة اهل بیت علیه السلام تفسیر کرده باشیم، تنها در جهات زیر بحث مىrlm;کنیمraquo;rlm; (طباطبایی، 1417ق، ج 1، ص13 مقدمة مؤلف، تقسیم بندی کل محتوای قرآن در هفت موضوع اصلی)، سپس به هفت موضوعِ اصلی در کل محتوای قرآنی و مواردی به عنوان مثال از آنها اشاره می فرمایند.
ما در مقاله ای با عنوان هندسة جامع معنایی آیات قرآن، بر مبنای تفسیر المیزان و رسائل علامه طباطباییraquo; این نگاه موضوعی را به تفصیل تبیین کرده ایم و در اینجا به عنوان پیش فرض فقط به نام بردنِ موضوعات اکتفا می کنیم که در ادامه هریک را با اشاره به الگوی نمادینِ شان در متن کاوی موضوعی آورده ایم:
1. A: موضوع اول، توحید، اسماء و صفات الهی؛
2. B: موضوع دوم، وسایط الهی؛ واسطه های بین خداوند متعال و مخلوقاتش؛
3. C: موضوع سوم، افعال الهی؛
4. D: موضوع چهارم، انسان قبل از دنیا؛
5. E: موضوع پنجم، انسان در دنیا؛
6. F: موضوع ششم، انسان بعد از دنیا؛
7. G: موضوع هفتم، نحوة سلوک انسان به سوی خداوند متعال؛ مقام ولایت توحیدی، منش و صفات اخلاقی، عمل به احکام شرعی.
ساختار بخش تشخیصی پیکرة موضوعی
کد موضوعی در دو قسمت جدولِ موضوعات هفت گانه و رشتة موضوعی آیه (Sequence)، مشخص می شود، که به دو صورت زیر در می آید:
ـ در جدولِ هفت خانه تنها بودن یا نبودنِ معانی مرتبط با موضوعات در آن آیه، با نشان عدد 1raquo; و عدد 0raquo; ذیلِ هر موضوع مشخص می شوند، که نهایتاً هر آیه به صورت یک رشتة عددی باینری هفت بیتی کدگذاری خواهد شد؛ برای نمونه، آیة إِیّاکَ نَعْبُدُ وَإِیّاکَ نَسْتَعینrlm;raquo; به کد 1000101raquo; نشان گذاری می شود، که در شکل1raquo; به آن اشاره شده است.
ـ در ستون رشته موضوعی آیه هرکدام از موضوعات هفت گانه با الگوی نمادینِ مرتبط با خود، یعنی یکی از الگوهای A,B,C,D,E,F,Graquo;، نشانshy;گذاری می شوند و با توجه به ترتیبِ اولویت ذکر شدنِ آن موضوع در آیه، و با در نظر گرفتن میزان تکرار یک موضوع با معانی متعدد در آیه، درنهایت، یک رشته حرفی نمادینِ مرتب از چیدمانِ موضوعات مطابق ساختار معنایی آیه تشکیل خواهد شد؛ مثلاً عبارت إِیّاکَ نَعْبُدraquo; به رشتة AEGraquo; نشان گذاری می شود.
گفتنی است براساس قواعد تفسیری و موضوعی علامه، رویکرد تعیین یک موضوع، مبتنی بر عبارت های معنادارِ آیه و نیز با توجه به تغییر موضوع در مرجع ضمایر آیه است، بدین معنا که مرجع ضمایر به کدام یک از موضوعات تعلق دارد، و در برخی موارد نیز آن موضوعات ظاهر از آیه که در بیان تفسیر المیزان اشاره شده اند، نیز به کد موضوعی اضافه شده nbsp;است.[19]
ضمناً گاهی دو یا چند موضوع به صورت مشترک در یک عبارت آیه ظاهرند، که برای انجام تخصیصِ موضوع طبق رعایت ترتیب رشته موضوعی، چون در این موارد ترتیب ظاهری و لفظی در میان نیست، ازاین رو، از ترتیبِ معنایی و موضوعی استفاده می کنیم؛ بدین صورت که از ترتیب اولویت خود موضوعاتِ هفت گانه (از موضوع اول تا هفتم)، بهره می بریم؛ یعنی بدین صورت اولویت از چپ به راست: Agt;Bgt;Cgt;Dgt;Egt;Fgt;G؛[20] این چیدمانِ موضوعی در میان این هفت موضوع مبتنی بر نظام منسجم معرفتی و توحیدی است که به نظام یک پارچة إِنّا لِلّهِ، وَإِنّا إِلَیْهِ راجِعُونraquo; اشاره nbsp;دارد.
نمونه ای از پیکرة موضوعی تهیه شده، همراه با توضیح بخش های مختلف، در شکل1raquo; آمده است:
شکل (1): نمونه ای از پیکرة موضوعی، تهیه شده از سورة مبارکة حمد
نمونه های انتخاب شده برای طرح مدل سوره و مدل آیات مرتبط
در نوشتار حاضر، بخش تشخیصی، برای نمونه، از سورة حجر (در مدل سوره)، و 74 آیة مرتبط با آیة 21 سورة حجر (در مدل آیات مرتبط) تشکیل شده است.[21]
آیات مرتبط با آیة 21 حجر طبق آدرس های ارائه شده در جدول1raquo; احصاء شده اند، همچنین بیانِ وجه ارتباط آنها (طبق مستندات ارجاعی به جدول 1) در شکل 2raquo; ارائه شده است.
همچنین، ساختار غایت محور احصاء شده از تفسیر سورة حجر در المیزان در شکل 3raquo; نشان داده شده که برای تشکیل بخش تفسیری پیکرة موضوعی و معیار برای ارزیابی مدل های کشف شده در متن کاوی استفاده می شود.
جدول (1): آدرس های تفسیر المیزان، دربارة وجه ارتباط 74 آیه مرتبط با آیة 21 سورة حجر
ردیف |
آدرسِ المیزان در وجهِ ارتباط |
ردیف |
آدرسِ المیزان در وجهِ ارتباط |
[ 1 ] |
المیزان، جrlm;1؛ ص77 و 78 |
[ 20 ] |
المیزان، جrlm;12؛ ص143 |
[ 2 ] |
المیزان، جrlm;1؛ ص117و 118 |
[ 21 ] |
المیزان، جrlm;12؛ ص144 |
[ 3 ] |
المیزان، جrlm;1؛ ص291 |
[ 22 ] |
المیزان، جrlm;12؛ ص145 |
[ 4 ] |
المیزان، جrlm;1؛ ص402 |
[ 23 ] |
المیزان، جrlm;12؛ ص159 |
[ 5 ] |
المیزان، جrlm;2؛ ص339 |
[ 24 ] |
المیزان، جrlm;15؛ ص23 |
[ 6 ] |
المیزان، جrlm;3؛ ص139 |
[ 25 ] |
المیزان، جrlm;15؛ ص316 |
[ 7 ] |
المیزان، جrlm;5؛ ص13 |
[ 26 ] |
المیزان، جrlm;16؛ ص93 |
[ 8 ] |
المیزان، جrlm;6؛ ص201 |
[ 27 ] |
المیزان، جrlm;16؛ ص247 |
[ 9 ] |
المیزان، جrlm;7؛ ص95 |
[ 28 ] |
المیزان، جrlm;17؛ ص238 |
[ 10 ] |
المیزان، جrlm;7؛ ص100 الی 102 |
[ 29 ] |
المیزان، جrlm;17؛ ص289 |
[ 11 ] |
المیزان، جrlm;7؛ ص124 و 125 |
[ 30 ] |
المیزان، جrlm;17؛ ص317 |
[ 12 ] |
المیزان، جrlm;7؛ ص128 |
[ 31 ] |
المیزان، جrlm;18؛ ص56 و57 + جrlm;11؛ ص338 |
[ 13 ] |
المیزان، جrlm;8؛ ص68 و 69 |
[ 32 ] |
المیزان، جrlm;18؛ ص132 |
[ 14 ] |
المیزان، جrlm;10؛ ص83 |
[ 33 ] |
المیزان، جrlm;18؛ ص258 |
[ 15 ] |
المیزان، جrlm;10، ص88 + جrlm;7، ص126 |
[ 34 ] |
المیزان، جrlm;18؛ ص374 و 375 |
[ 16 ] |
المیزان، جrlm;11؛ ص306 |
[ 35 ] |
المیزان، جrlm;19؛ ص85 |
[ 17 ] |
المیزان، جrlm;11؛ ص338 |
[ 36 ] |
المیزان، جrlm;19؛ ص90 و 91 |
[ 18 ] |
المیزان، جrlm;12؛ ص141 |
[ 37 ] |
المیزان، جrlm;19؛ ص172 |
[ 19 ] |
المیزان، جrlm;12؛ ص142 و 143 |
[ 38 ] |
المیزان، جrlm;20؛ ص265 |
شکل (2): عبارات وجهِ ارتباط در مدل آیات مرتبط با آیه 21 سورة حجر؛ 74 آیه از 47 سوره؛ مبتنی بر المیزان
شکل (3): ساختار معنایی سورة nbsp;حجر مبتنی بر تفسیر المیزان، 4 فصل سوره و 13 دسته آیات؛ غایت نهایی: روش مقابله با استهزاکنندگانِ رسول الله صل الله علیه و آله و پیامبران الهی، برای تبلیغِ علنی قرآن، و ایجاد پایداری و تسلای قلبی در نبی و مؤمنان
اجرای الگوریتم های داده کاوی رایانه ای بر روی بخش تشخیصی پیکره موضوعی
همان طور که در مقدمة تحقیق گذشت، الگوریتم های داده کاوی[22] فرایندی ترکیبی اند که میان دانش آمار از ریاضیات و هوش مصنوعی از رایانه، که برای شناسایی آماری الگوها و مدل های معنادار و یادگیری ماشینی استفاده می شوند.
نرم افزارهای گوناگونی وجود دارند که انواع دسته های الگوریتم های داده کاوی را دارند و نمایش های متنوع تصویری از نتایج را پشتیبانی می کنند. در این میان، یکی از بهترین و جدیدترین ابزارهای داده کاوی، نرم افزار کلمنتاینraquo;[23] (نسخة 2013) است.
ما در این تحقیق، از الگوریتم های مختلف داده کاوی موجود در نرم افزار کلمنتاینraquo; بهره بردیم، که ازجمله آنها عبارت اند از:
1. الگوریتم رده بندی .C5.0[24]
2. الگوریتم خوشه بندی two-step.[25]
3. الگوریتم دنباله کاوی، مبتنی بر قواعد انجمنی .CARMA[26]
همچنین، علاوه بر نرم افزار کلمنتاینraquo;، از نرم افزار اکسلraquo;[27] (نسخة 2013) برای موارد ذیل بهره گرفتیم:
1. استفاده از محیط برنامه نویسی آن،[28] برای اجرای الگوریتمِ رشته کاوی .LCS[29]
2. استفاده از امکانات تصویرسازی، برای نمایش توزیع خامِ داده های پیکرة موضوعی.
یافته های تحقیق؛ مدل های معنادار کشف شده، از میانِ 29 آزمونِ انجام شده
پس از انجام 29 آزمون، از اجرای انواع الگوریتم های ذکرشده، بر روی انواع دیتاست های تشکیل شده از پیکرة موضوعی،[30] درنهایت، در ده آزمون به ترتیب ذیل، نتایج معنادار و مطلوبی به دست nbsp;آمد:
1. تشخیص مدل معنایی سورة حجر، با الگوریتم رده بندی (با کیفیت 65% تطابق مرزها با بخش تفسیری)؛
2و3و4. تشخیص ارتباط های عبارتی مشابه با الگوریتم خوشه بندی:
ـ در دیتاستِ سه موضوعی بدون nbsp;ترتیب مدل سوره (شش خوشه با کیفیت خوشه 100%)؛
ـ در دیتاستِ سه موضوعی بدون nbsp;ترتیب مدل آیات مرتبط (چهار خوشه با کیفیت خوشه 100%)؛
ـ در دیتاستِ هفت موضوعی بدون nbsp;ترتیب مدل آیات مرتبط (شش خوشه با کیفیت خوشه 70%)؛
5. تشخیصِ شبیه ترین آیات سورة حجر (آیات 9 و21) به رشتة نهایی مدل سوره، با الگوریتم رشته کاوی LCS؛
6. تشخیص شبیه ترین آیات به رشته نهایی مدل آیات مرتبط، با الگوریتم رشته کاوی LCS؛
7 و8. تشخیص بزرگ ترین ترتیب موضوعی مشترک میان رشته آیات، در مدل سوره و مدل آیات مرتبط، با الگوریتم رشته کاوی LCS؛
9 و10.تشخیص قوانین معنادار موضوعی میان رشته آیات مدل سوره و مدل آیات مرتبط، با الگوریتم دنباله کاوی.
در ادامه، به توضیح سه مورد از موارد یادشده می پردازیم.
یافته ها: 1. تشخیص مدل معنایی سورة حجر، با الگوریتم رده بندی
با استفاده از دیتاستِ رشته ای، هفت موضوعی، از مدل سورة حجر در الگوریتم رده بندی، به نتایج مذکور در شکل nbsp;4raquo; دست یافتیم:
شکلِ (4): ساختارِ معنایی سورة حجر کشف شده از الگوریتمِ رده بندی، در دیتاستِ هفت موضوعة رشته ای
در شکل 4raquo; مقابل هر خط از مدل معنایی، یک کد موضوعی به محدوده ای از شمارة آیات تخصیص داده شده است و تراکم آن موضوع در آن محدوده را نشان می دهد. ضمناً مقابل هر خط، اعدادی داخل پرانتزند، که عدد صحیح تعداد کل کدهای موضوعی موجود در آن محدوده است، و عدد اعشاری نشان از درصد تراکم کد موضوع تخصیص داده شده نسبت به کل کدهای رشته های موضوعی در آن محدوده است.
در این الگوریتم، سه معیار ارزیابی[31] در نظر گرفته شد:
1. ارزیابی با معیارِ صحتraquo; (Accuracy)
در نرم افزار کلمنتاینraquo;، مجموع نسبت تراکم کل کدهای تخصیصی با رشته های موضوعیِ آیات سوره را مشخص می کند، که در آزمون انجام شده، این میزان به 46.7% رسیده است. البته این ارزیابی، برای بیان کیفیت مدل معنایی کافی نیست، چون نسبت به معنادار بودن کل ساختار معنایی به دست آمده از سورة حجر قضاوتی ندارد (برای این قضاوت، از ارزیابی بعدی استفاده می کنیم).
2. ارزیابی با معیار بخش تفسیری المیزانraquo;
در پیکرة موضوعی، یک ساختار معنایی از سورة حجر طبق تفسیر المیزان در بخش تفسیری پیکره تشکیل شد، تا بتواند برای ارزیابی معنادار بودن مدل داده کاوی به دست آمده استفاده شود. این مقایسه با ساختار معنایی سورة حجر در بخش تفسیری را در جدول 2raquo; برای ارزیابی مدل داده کاوی ارائه کرده ایم. آنچه در این جدول آمده است، از هفده مرز بخش تفسیری متعلق به چهار فصل و سیزده دسته آیه، تقریباً یازده مرز در مدل داده کاوی تشخیص داده شده، که 64.7% مطابقت را نشان می دهد.
3. ارزیابی با معیار تشخیص متخصصانِ علم تفسیر قرآنraquo;
با دقتِ متخصصانِ علم تفسیر قرآن مشخص خواهد شد که تمامی مرزهای تعیین شده در مدل داده کاوی کشف شده، یک تطابق با سیاقshy;های جزئی آیات و نحوة چیدمان موضوعات در سوره دارد؛ در این حالت، کل مدل به دست آمده می تواند یک رویکرد جدید در تشکیل نظام معنایی سوره باشد، که کل سوره را به دو فصل افعال الهیraquo; (از آیه 1 تا 42)، و انسان در دنیاraquo; (از آیه 43 تا 99) تقسیم کرده است، به نحوی که در فصل ابتدای سوره، خداوند انسان را متوجه معنای توحید ربوبی در عالَم و آدم می کند، و در فصل انتهای سوره نیز، خداوند به نوع برخورد انسان ها در دنیا (از متقین و غاوین) در مواجهه با آن معنای توحیدی اشاره شده، متذکر می شود، تا درنهایت، آدمی را به توحید ربوبیت تشریعی خداوند از طریق هدایت قرآن برای انسان، متوجه فرماید.
پس با نظم نگاه موضوعات هفت گانه، نتایج معنادار و مطلوبی، به دست آمد، که در جدول 2raquo; نشان nbsp;داده شده nbsp;است.
جدول (2): ساختارِ معنایی سورة حجر به دست آمده از الگوریتمِ رده بندی
شماره آیه در سوره |
موضوعِ تخصیص داده شده در الگوریتمِC5.0 |
متنِ آیه شریفه |
مدل معنایی در بخشِ تفسیریraquo; |
||||||||
S1 |
S2 |
S3 |
آیه |
فصل سوره |
غایتِ دسته آیات |
||||||
1 |
C nbsp; nbsp; از آیه 1 تا آیه nbsp;42 |
E تا آیه15 |
A |
A |
بِسْمِ اللّهِ الرّحْمَنِ الرّحِیمِ |
فصل1 : فهماندن نادرستی رفـتارِ استهزاء کنندگانِ نبی و منکرانِ قرآن به خودشان |
1.1.اتصالِ الفاظِ nbsp;قرآن nbsp;به nbsp;کتاب مکنونِ عندالله |
||||
1 |
B |
الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ |
|||||||||
2 |
E |
E |
رُبَمَا یَوَدُّ الّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ |
1.2. بزودی استهزاء کنندگانِ پیامبر ازکرده خود پشیمان می شوند |
|||||||
3 |
E |
ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ |
|||||||||
4 |
E |
وَمَا أهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلّا وَلَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌ |
|||||||||
5 |
E |
مَا تَسْبِقُ مِنْ اُمّةٍ أجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ |
|||||||||
6 |
A |
E |
وَقَالُوا یَا أیُّهَا الّذِی نُزّلَ عَلَیْهِ الذّکْرُ إِنّکَ لَمَجْنُونٌ |
1.3. پاسخ به سخنانِ اهانت آمیزِ کافران |
|||||||
7 |
E |
لَوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلَائِکَةِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقِینَ |
|||||||||
8 |
C |
مَا نُنَزّلُ الْمَلَائِکَةَ إِلّا بِالْحَقّ وَمَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ |
|||||||||
9 |
A |
إِنّا نَحْنُ نَزّلْنَا الذّکْرَ وَإِنّا لَهُ لَحَافِظُونَ |
|||||||||
10 |
E |
E |
وَلَقَدْ أرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأوّلِینَ |
فصل 2 : شناساندن ریشه های استهزاءِ پیامبرانِ خدا، برای ایجاد هُشیاری و هدایت در انسان ها |
2.1. اولین مشکل، خوی مجرمانه آنهاست،که نمی خواهندraquo; آیاتی nbsp;را که nbsp;می بینند بــاور کنند |
||||||
11 |
E |
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ |
|||||||||
12 |
E |
کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ |
|||||||||
13 |
E |
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنّةُ الْأوّلِینَ |
|||||||||
14 |
E |
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ |
|||||||||
15 |
E |
لَقَالُوا إِنّمَا سُکّرَتْ أبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ |
|||||||||
16 |
C تا آیه 42 |
C |
C |
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیّنّاهَا لِلنّاظِرِینَ |
2.2. بی توجهی به ربوبیتِ تکوینی خداوندraquo;درهستی، موجب غفلت از ربوبیتِ تشریعیraquo; nbsp;در قرآن می شود |
||||||
17 |
C |
وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ |
|||||||||
18 |
C |
إِلّا مَنِ اسْتَرَقَ السّمْعَ فَأتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ |
|||||||||
19 |
C |
وَالْأرْضَ مَدَدْنَاهَا وَألْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ |
|||||||||
20 |
C |
وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ |
|||||||||
21 |
C |
وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزّلُهُ إِلّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ |
|||||||||
22 |
C |
وَأرْسَلْنَا الرّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأنْزَلْنَا مِنَ السّمَاءِ مَاءً فَأسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ |
|||||||||
23 |
A |
A |
وَإِنّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ |
||||||||
24 |
A |
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ |
2.3. غفلت از احاطه nbsp;علمِ خداوند به مخلوقاتش، که مطابق آن انسان را برمی گرداندومحشور می کند |
||||||||
25 |
A |
وَإِنّ رَبّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ |
|||||||||
26 |
B |
C |
C |
وَلَقَدْخَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍمَسْنُونٍ |
2.4. این قضاءماست در بدوِخلقتِ انسان، که nbsp;زمینه حق ستیزی باشد تاخودش به قَدَرِ اختیارش سعادت یا شقاوت را برگزیند (و پاداش متقین یا کیفرغاوین را بیابد) |
||||||
27 |
C |
وَالْجَانّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السّمُومِ |
|||||||||
28 |
C |
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ : إِنّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ |
|||||||||
29 |
A |
فَإِذَا سَوّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ |
|||||||||
30 |
B |
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أجْمَعُونَ |
|||||||||
31 |
C |
إِلّا إِبْلِیسَ أبَى أنْ یَکُونَ مَعَ السّاجِدِینَ |
|||||||||
32 |
C |
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ ألّا تَکُونَ مَعَ السّاجِدِینَ |
|||||||||
33 |
C |
قَالَ لَمْ أکُنْ لِأسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ |
|||||||||
34 |
C |
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنّکَ رَجِیمٌ |
|||||||||
35 |
B |
B |
وَإِنّ عَلَیْکَ اللّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدّینِ |
||||||||
36 |
B |
قَالَ رَبّ فَأنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ |
|||||||||
37 |
B |
قَالَ فَإِنّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ |
|||||||||
38 |
B |
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ |
|||||||||
39 |
E |
B |
قَالَ رَبّ بِمَا أغْوَیْتَنِی لَاُزَیّنَنّ لَهُمْ فِی الْأرْضِ وَلَاُغْوِیَنّهُمْ أجْمَعِینَ |
||||||||
40 |
E |
إِلّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ |
|||||||||
41 |
A |
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیّ مُسْتَقِیمٌ |
|||||||||
42 |
E |
إِنّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلّا مَنِ اتّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ |
|||||||||
43 |
nbsp; nbsp; nbsp; nbsp; nbsp; E nbsp; nbsp; از آیه 43 تا آیه nbsp;99 |
F |
F |
F |
وَإِنّ جَهَنّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أجْمَعِینَ |
||||||
44 |
F |
لَهَا سَبْعَةُ أبْوَابٍ لِکُلّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ |
|||||||||
45 |
F |
إِنّ الْمُتّقِینَ فِی جَنّاتٍ وَعُیُونٍ |
|||||||||
46 |
F |
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ |
|||||||||
47 |
F |
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ |
|||||||||
48 |
F |
لَا یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِینَ |
|||||||||
49 |
E |
A |
A |
نَبّئْ عِبَادِی أنّی أنَا الْغَفُورُ الرّحِیمُ |
فصل 3. هُشدار به مجازاتِ سختِ استهزاء کنندگان در دنیا، و بشارت به رحمت بر مؤمنان |
3.1. بیانِ اجمالی سنّتِ رحمت و عذابِ خداوندraquo; بر عمومِ بندگانش (و سبقتِ رحمت بر غضب) |
|||||
50 |
C |
وَأنّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْألِیمُ |
|||||||||
51 |
E |
E |
وَنَبّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ |
3.2. بیانِ تفصیلی سنّتِ رحمت وعذابِ خداوندraquo; بامثالِ درمصادیقِ متعدد از بندگانِ nbsp;خوب nbsp;و بد |
|||||||
52 |
E |
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ |
|||||||||
53 |
E |
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنّا نُبَشّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ |
|||||||||
54 |
E |
قَالَ أبَشّرْتُمُونِی عَلَى أنْ مَسّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشّرُونَ |
|||||||||
55 |
E |
قَالُوا بَشّرْنَاکَ بِالْحَقّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ |
|||||||||
56 |
E |
قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبّهِ إِلّا الضّالُّونَ |
|||||||||
57 |
E |
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أیُّهَا الْمُرْسَلُونَ |
|||||||||
58 |
E |
قَالُوا إِنّا اُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ |
|||||||||
59 |
E |
إِلّا آلَ لُوطٍ إِنّا لَمُنَجُّوهُمْ أجْمَعِینَ |
|||||||||
60 |
E |
إِلّا امْرَأتَهُ قَدّرْنَا إِنّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ |
|||||||||
61 |
E |
فَلَمّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ |
|||||||||
62 |
E |
قَالَ إِنّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ |
|||||||||
63 |
E |
قَالُوا بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ |
|||||||||
64 |
E |
وَأتَیْنَاکَ بِالْحَقّ وَإِنّا لَصَادِقُونَ |
|||||||||
65 |
G |
G |
G |
فَأسْرِ بِأهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللّیْلِ وَاتّبِعْ أدْبَارَهُمْ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أحَدٌ وَامْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ |
|||||||
66 |
E تا آیه 99 |
E |
E |
وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الْأمْرَ أنّ دَابِرَهَؤُلَاءِمَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ |
|||||||
67 |
E |
وَجَاءَ أهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ |
|||||||||
68 |
E |
قَالَ إِنّ هَؤُلَاءِ ضَیْفِی فَلَا تَفْضَحُونِ |
|||||||||
69 |
E |
وَاتّقُوا اللّهَ وَلَا تُخْزُونِ |
|||||||||
70 |
E |
قَالُوا أوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ |
|||||||||
71 |
E |
قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ |
|||||||||
72 |
C |
E |
لَعَمْرُکَ إِنّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ |
||||||||
73 |
C |
فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُشْرِقِینَ |
|||||||||
74 |
C |
فَجَعَلْنَاعَالِیَهَا سَافِلَهَاوَأمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجّیلٍ |
|||||||||
75 |
E |
E |
E |
إِنّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسّمِینَ |
|||||||
76 |
E |
وَإِنّهَا لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ |
|||||||||
77 |
E |
إِنّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ |
|||||||||
78 |
E |
وَإِنْ کَانَ أصْحَابُ الْأیْکَةِ لَظَالِمِینَ |
|||||||||
79 |
C |
E |
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ |
||||||||
80 |
E |
وَلَقَدْ کَذّبَ أصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ |
|||||||||
81 |
E |
وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ |
|||||||||
82 |
E |
وَکَانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا آمِنِینَ |
|||||||||
83 |
E |
فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُصْبِحِینَ |
|||||||||
84 |
E |
فَمَا أغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ |
|||||||||
85 |
C |
وَمَاخَلَقْنَاالسّمَاوَاتِ وَالْأرْضَ وَمَابَیْنَهُمَا إِلّا بِالْحَقّ وَإِنّ السّاعَةَ لَآتِیَةٌ،فَاصْفَحِ الصّفْحَ الْجَمِیلَ |
فصل 4 : روش مقابله با استهزاء کنندگان، جهتِ تبلیغِ علنی قرآن |
4.1. مرحله اول؛ nbsp;صفحِ جمیل: رفتارشان nbsp;را نادیده بگیر وبدونِ عتاب عفوشان کن nbsp;و روی خوش nbsp;نشانnbsp; بده (به پشتوانه علم و قدرتِ خدایت برآنها، و دل گرمی nbsp;به آنچه nbsp;به تو دادیم در سوره حمد وقرآن عظیم) |
|||||||
86 |
A |
A |
إِنّ رَبّکَ هُوَ الْخَلّاقُ الْعَلِیمُ |
||||||||
87 |
E |
E |
B |
وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ |
|||||||
88 |
E |
لَا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتّعْنَا بِهِ أزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ |
|||||||||
89 |
E |
وَقُلْ إِنّی أنَا النّذِیرُ الْمُبِینُ |
4.2. مرحله دوم؛ روشنگری مسئولیتِ nbsp;پیامبری:بگومن همان nbsp;هشداردهنده روشنگرم برنزولِ عاقبتِ(دنیایی)عذابِ دشمنی تان nbsp;باقــرآن، ومؤاخذه nbsp;سخت nbsp;اعمالتان nbsp;(درآخرت) |
||||||||
90 |
E |
E |
کَمَا أنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ |
||||||||
91 |
E |
الّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ |
|||||||||
92 |
E |
فَوَرَبّکَ لَنَسْألَنّهُمْ أجْمَعِینَ |
|||||||||
93 |
E |
عَمّا کَانُوا یَعْمَلُونَ |
|||||||||
94 |
E |
E |
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ |
4.3. مرحله سوم؛ اعلانِ عمومی دعوتِ قـرآنraquo;، همراهnbsp; باکناره گیری و إعراضِ nbsp;از رفتارِ مشرکان nbsp;و استهزاءکنندگان |
|||||||
95 |
E |
E |
إِنّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ |
||||||||
96 |
E |
الّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلَهًاآخَرَفَسَوْفَ یَعْلَمُونَ |
|||||||||
97 |
E |
وَلَقَدْنَعْلَمُ أنّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ nbsp;بِمَایَقُولُونَ |
4.4. مرحله چهارم؛ایجاد nbsp;تسلّای قلبی در پیامبرومؤمنان:به nbsp;خلوتِ انسِ باخدا واطاعتِ او،هم سختیهاآسان شده و هم nbsp;پیروزی حاصل می شود (که پیروزی ،رسیدن به مقامِ یقین است) |
||||||||
98 |
G |
G |
فَسَبّحْ بِحَمْدِ رَبّکَ وَکُنْ مِنَ السّاجِدِینَ |
||||||||
99 |
G |
وَاعْبُدْ رَبّکَ حَتّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ |
|||||||||
nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; | nbsp; |
یافته ها: 2و3. تشخیص بزرگ ترین ترتیب موضوعی مشترک میانِ رشتة آیات، در مدل سوره و مدل آیات مرتبط، با الگوریتم رشته کاوی LCSraquo;
با استفاده از الگوریتم LCSraquo;، توانستیم بزرگ ترین طول رشتهnbsp; های مشترک را در میان آیات بیابیم، به نحوی که در دیتاستِ رشته ای هفت موضوعی از مدل سورة حجر و مدل آیات مرتبط، آیاتی یافت nbsp;شد که میان دو عبارت معنادار از آیه در عین داشتن دو سیاق لفظی اما با یک سیاق موضوعی مطرح شده اند؛ این سیاقِ موضوعی مشترک دو نوع ارتباط میان آیات را کشف کرد؛ در برخی آیات این ارتباط متناسب با معانی مشترک در یک نوع محتوای هدایتی بوده و رشتة مشترک نشان از یک استنباط معنایی در عنوان خاص ارتباط میان آیات دارد و در حالت دیگر، میان بعضی آیات دیگر ارتباط دو آیه به صورتی است که نشان می دهد، خداوند متعال در آن آیات دو نوع محتوای هدایتی را با یک چینش موضوعی ارائه داده است.
مثلاً آیة 4 سورة حجر دربارة مکتوب بودن اجل هلاکت امت های گذشته می فرماید: وَمَا أهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلّا وَلَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌraquo; و با کد موضوعی CAEFEBAraquo; بوده، که با آیات ذیل رشتة مشترک دارد؛ حداقل چهار کد موضوعی مشترک، و همة آنها به نزول عذاب بر امت های مکذبِ انبیا و منکر وحی اشاره دارند، که این عنوانِ استنباطی خاصِ رشتة مشترک آنها خواهد بود:
ـ آیة 74 حجر: فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَة ً مِنْ سِجّیلٍraquo; با کد موضوعی CAEFCAECFraquo;: اشاره به عذاب نازله بر قوم لوط؛
ـ آیة 79 حجر: فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ nbsp;وَإِنّهُمَا لَبِإِمَامٍ nbsp;مُبِینٍraquo; با کد موضوعی CAEFECraquo;: اشاره به عذاب نازله بر قوم صالح و قوم شعیب، یا اصحاب کوه نشین و اصحاب جنگل نشین؛
ـ آیة 90 حجر: کَمَا أنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَraquo; با کد موضوعی CAEFraquo;: اشاره به عذاب نازله بر قومی از امت خاتم که منکر قرآن شدند و آن را قسمت قسمت کردند به تهمت های ناروا؛
یا در آیة 60 حجر دربارة استثنا شدن همسر لوط از نجات، و ماندگاری او در عذاب نازله بر قوم لوط می فرماید: إِلّا امْرَأتَهُ قَدّرْنَا إِنّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَraquo; و با کد موضوعی ECB ECFraquo; بوده، که از دو جهت معنایی با آیاتی مرتبط شده است؛ این آیه از آن نظر که اشاره به نازل شدن عذاب بر آن زن دارد، با رشتة مشترک ECFraquo; به آیات ذیل ارتباط یافت که تماماً اشاره به انواع نزول عذاب دارند:
ـ آیة 73 حجر: فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُشْرِقِینَraquo; با کد ECFCraquo;: اشاره به صیحة nbsp;هلاک کننده؛
ـ آیة 74 حجر: فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأمْطَرْنَاعَلَیْهِمْ حِجَارَةً nbsp;مِنْ سِجّیلٍraquo; با کد موضوعی CAEFCAECFraquo;: اشاره به باران سنگ های سجیلِ هلاک کننده؛
ـ آیة 83 حجر: فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُصْبِحِینَraquo; با کد ECFCraquo;: اشاره به صیحة nbsp;هلاک کننده.
ازسوی دیگر، این آیه اشاره به عبرت بودن همسر لوط دارد که آن زن به سبب انکار آیات الهی، همسری پیامبر هم موجب نجاتش نشد و در زمرة هلاک شدگان قرار گرفت، و این عنوان با رشتة مشترک ECBraquo; با آیات ذیل ارتباط یافته است:
ـ آیة 75 حجر: إِنّ nbsp;فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ nbsp;لِلْمُتَوَسّمِینَraquo; با کد ECBGEraquo;: آیاتی هستند برای هشیاران؛
ـ آیة 77 حجر: إِنّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَraquo; با کد ECBGEraquo;: آیاتی هستند برای مؤمنان؛
ـ آیة 81 حجر: وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَraquo; با کد CAECBAGEraquo;: آیات الهی را دریافتند، ولی از آنها اعراض کردند.
مثلاً در مدل آیات مرتبط نیز آیات ذیل با رشته های مشترک مربوط، همگی در یک عنوان معنایی استنباط شده، مرتبط هستند:
ـ nbsp;رشتة مشترک ABDAraquo;: آیة 21 حجر وَإِنْ nbsp;مِنْ nbsp;شَیْءٍ nbsp;إِلّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزّلُهُ إِلّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍraquo; با کد CEABDACEBCAFGraquo;، و آیة 31 بقره وَعَلّمَ آدَمَ الْأسْمَاءَ کُلّهَاraquo; با کد ABDAAraquo;، در نسبت ارتباطی که اشاره به خزاین انسان در نزد خداوند متعال دارند؛
ـ رشتة مشترک ABCEABCEraquo;: آیة 82 یس إِنّمَا أمْرُهُ إِذَا أرَادَ شَیْئًا أنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُraquo; با کد ABCEABCEraquo;، و آیة 19 عبس مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدّرَهُraquo; با کد EABCEABCEraquo;، در نسبت ارتباطی که اشاره به امر ربوبیت تکوینی خداوند در خلق انسان دارند؛
ـ رشتة مشترک BFGraquo;: آیات 3 غافر إِلَیْهِ الْمَصِیرُraquo; و 53 شوری ألَا إِلَى اللّهِ تَصِیرُ الْاُمُورraquo; با کد ABFGraquo;، و آیات 42 نجم وَأنّ إِلَى رَبّکَ الْمُنْتَهَىraquo; و 8 علق إِنّ إِلَى رَبّکَ الرُّجْعَىraquo; با کد AEBFGraquo;، در نسبت ارتباطی که به صیرورت انسان در رجوع به خدا اشاره دارند.
میان نتایج این الگوریتم، آنهایی که طول رشته هایی با حداقل چهار موضوعِ متوالی مشترک داشتند، به همراه برخی رشته های برگزیده دیگر، برای مدل سوره در جدول 3raquo;، و برای مدل آیات مرتبط در جدول 4raquo;، آمده nbsp;است.
ضمناً هر رشتة مشترک، مثل CAEC میان کل آیات مدل فقط یک بار در خانه های جدول ذکر شده، و تمام وجوه آیات مرتبط با آن رشته nbsp;(CAEC) و آیات مرتبط با رشته های مشترک بالاتر از خودش (مثل CAECB)، در یک جعبه جدولی که با مرز دوخطی مشخص شده، آمده است.
جدول (3): طولِ رشته های آیات با چهار موضوعِ متوالی مشترک و بالاتر، در مدل سوره، با الگوریتمِ LCSraquo;
شماره آیه اوّل |
متنِ آیه ی شریفه ی اوّل |
رشته nbsp;موضوعی آیه ی اوّل Sequence |
رشته یshy; مشترک nbsp; |
رشته nbsp;موضوعی آیه ی دوّم Sequence |
متنِ آیه ی شریفه ی دوّم |
شماره آیه دوّم |
nbsp; |
1 |
بِسْمِ اللّهِ الرّحْمَنِ الرّحِیمِ |
AAA |
AAA |
رشته ی مشترک با چهار آیهshy;ی بعدی |
49 |
nbsp; |
|
23 |
وَإِنّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ |
AAABCDEABCEFAABFG |
AAAB |
GEAAAAB |
نَبّئْ عِبَادِی أنّی أنَا الْغَفُورُ الرّحِیمُ |
49 |
nbsp; |
25 |
وَإِنّ رَبّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْnbsp; إِنّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ |
AEAFAAABG |
AEAAAB |
إِنّ رَبّکَ هُوَ الْخَلّاقُ الْعَلِیمُ |
86 |
nbsp; |
|
1 |
الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ |
ACBGBG |
ACBG |
ACBGCE |
مَا نُنَزّلُ الْمَلَائِکَةَ إِلّا بِالْحَقّ وَمَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ |
8 |
nbsp; |
BGBG |
CAEBGBG |
وَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ |
87 |
nbsp; |
|||
4 |
وَمَا أهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلّا وَلَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌ |
CAEFEBA |
CAEF |
CAEFCAECF |
فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأمْطَرْنَاعَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجّیلٍ |
74 |
nbsp; |
CAEF |
کَمَا أنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ |
90 |
nbsp; |
||||
CAEFE |
CAEFEC |
فَانْتَقَمْنَامِنْهُمْ وَإِنّهُمَالَبِإِمَامٍ مُبِینٍ |
79 |
nbsp; |
|||
9 |
إِنّا نَحْنُ نَزّلْنَا الذّکْرَ وَإِنّا لَهُ لَحَافِظُونَ |
AACABGABGAB |
ABGA |
ABGAG |
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیّ مُسْتَقِیمٌ |
41 |
nbsp; |
6 |
وَقَالُوا یَا أیُّهَا الّذِی نُزّلَ عَلَیْهِ الذّکْرُ إِنّکَ لَمَجْنُونٌ |
ECEBGE |
EBGE |
CAEBGEF |
وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الْأمْرَ أنّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ |
66 |
nbsp; |
EBGE |
الّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ |
91 |
nbsp; |
||||
7 |
لَوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلَائِکَةِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصّادِقِینَ |
ECBE |
ECBE |
CAECBEG |
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ |
14 |
nbsp; |
ECBECF |
إِلّاامْرَأتَهُ قَدّرْنَا إِنّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ |
60 |
nbsp; |
||||
14 |
وَلَوْ فَتَحْنَاعَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ (* لَقَالُوا إِنّمَا سُکّرَتْ أبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ) |
CAECBEG |
CAECB |
CAECBAGE |
وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ |
81 |
nbsp; |
CAEC |
CAEFCAECF |
فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ nbsp;حِجَارَةً nbsp;مِنْ nbsp;سِجّیلٍ |
74 |
nbsp; |
|||
CAECECA |
وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ |
20 |
nbsp; |
||||
16 |
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیّنّاهَا لِلنّاظِرِینَ |
CABCCABCE |
CABC |
CABCBC |
وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ |
17 |
nbsp; |
ABCE |
AAABCDEABCEFAABFG |
وَإِنّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ |
23 |
nbsp; |
|||
BCCABC |
BCCABCC |
وَالْجَانّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السّمُومِ |
27 |
nbsp; |
|||
CCAB |
CACCCABFGEG |
وَمَاخَلَقْنَاالسّمَاوَاتِ وَالْأرْضَ وَمَابَیْنَهُمَا إِلّابِالْحَقّnbsp; وَإِنّ السّاعَةَ لَآتِیَةٌnbsp; فَاصْفَحِ الصّفْحَ الْجَمِیلَ |
85 |
nbsp; |
|||
17 |
وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ |
CABCBC |
BCBC |
BCBC |
إِلّا مَنِ اسْتَرَقَ السّمْعَ فَأتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ |
18 |
nbsp; |
CABC |
BCCABCC |
وَالْجَانّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السّمُومِ |
27 |
nbsp; |
|||
ABCB |
ABCBE |
قَالَ فَإِنّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ |
37 |
nbsp; |
|||
20 |
وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ |
CAECECA |
AECE |
AECE |
لَعَمْرُکَ إِنّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ |
72 |
nbsp; |
AECEEF |
فَوَرَبّکَ لَنَسْألَنّهُمْ أجْمَعِینَ |
92 |
nbsp; |
||||
GAECEFBG |
وَاعْبُدْرَبّکَ حَتّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ |
99 |
nbsp; |
||||
21 |
وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلّاعِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزّلُهُ إِلّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ |
CEABDACEBCAFG |
ACEB |
BACEBAC |
وَلَقَدْعَلِمْنَاالْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ |
24 |
nbsp; |
CEBC |
EBCEBC |
قَالَ أبَشّرْتُمُونِی عَلَى أنْ مَسّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشّرُونَ |
54 |
nbsp; |
|||
22 |
وَأرْسَلْنَا الرّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأنْزَلْنَا مِنَ السّمَاءِ مَاءً فَأسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ |
CACCACCACECBA |
CACC |
BDCACC |
قَالَ لَمْ أکُنْ لِأسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ |
33 |
nbsp; |
CACCCABFGEG |
وَمَا خَلَقْنَا السّمَاوَاتِ nbsp;وَالْأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلّابِالْحَقّ وَإِنّ nbsp;السّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ nbsp;الصّفْحَ nbsp;الْجَمِیلَ |
85 |
nbsp; |
||||
ECBA |
CAECBAGE |
وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَافَکَانُواعَنْهَا |
81 |
nbsp; |
|||
CACE |
GECACEGEGEE |
لَا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتّعْنَا بِهِ أزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ |
88 |
nbsp; |
|||
23 |
وَإِنّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ |
AAABCDEABCEFAABFG |
ABCD |
ABCD |
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ ألّاتَکُونَ مَعَ السّاجِدِینَ |
32 |
nbsp; |
ABCDB |
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنّکَ رَجِیمٌ |
34 |
nbsp; |
||||
DEAB |
DEABEBEBE |
إِنّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ nbsp;إِلّامَنِ اتّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ |
42 |
nbsp; |
|||
ABFG |
CACCCABFGEG |
وَمَا خَلَقْنَا السّمَاوَاتِ nbsp;وَالْأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلّابِالْحَقّ وَإِنّ nbsp;السّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ nbsp;الصّفْحَ nbsp;الْجَمِیلَ |
85 |
nbsp; |
|||
37 |
قَالَ فَإِنّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ |
ABCBE |
BCBE |
BCBE |
قَالُوا إِنّااُرْسِلْنَاإِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ |
58 |
nbsp; |
26 |
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ |
CABDECC |
CABDE |
BCABDEBDEE |
قَالَ رَبّ بِمَاأغْوَیْتَنِی لَاُزَیّنَنّ لَهُمْ nbsp;فِی الْأرْضِ nbsp;وَلَاُغْوِیَنّهُمْ أجْمَعِینَ |
39 |
nbsp; |
28 |
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ |
AEBABDCC |
BABD |
CADCADBABDG |
فَإِذَا سَوّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ |
29 |
nbsp; |
36 |
قَالَ رَبّ فَأنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ |
BCABF |
BCAB |
BCABDEBDEE |
قَالَ رَبّ بِمَا أغْوَیْتَنِی لَاُزَیّنَنّ لَهُمْ فِی الْأرْضِ وَلَاُغْوِیَنّهُمْ أجْمَعِینَ |
39 |
nbsp; |
CABF |
CACCCABFGEG |
وَمَاخَلَقْنَاالسّمَاوَاتِ وَالْأرْضَ وَمَابَیْنَهُمَا إِلّابِالْحَقّnbsp; وَإِنّ السّاعَةَ لَآتِیَةٌnbsp; فَاصْفَحِ الصّفْحَ الْجَمِیلَ |
85 |
nbsp; |
|||
42 |
إِنّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ nbsp;إِلّا مَنِ nbsp;اتّبَعَکَ nbsp;مِنَ nbsp;الْغَاوِینَ |
DEABEBEBE |
BEBE |
BEBE |
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ |
52 |
nbsp; |
66 |
وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الْأمْرَ أنّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ |
CAEBGEF |
CAEBG |
CAEBGBG |
وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ |
87 |
nbsp; |
CAEB |
nbsp; | ||||||
CAEBFF |
وَنَزَعْنَا مَافِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًاعَلَى سُرُرٍمُتَقَابِلِینَ |
47 |
nbsp; |
||||
49 |
نَبّئْ nbsp;عِبَادِی nbsp;أنّی nbsp;أنَا nbsp;الْغَفُورُ الرّحِیمُ |
GEAAAAB |
EAAA |
AEAAAB |
إِنّ رَبّکَ هُوَ الْخَلّاقُ الْعَلِیمُ |
86 |
nbsp; |
53 |
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنّا نُبَشّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ |
BEBCE |
EBCE |
EBCEE |
إِلّا آلَ لُوطٍ إِنّا لَمُنَجُّوهُمْ أجْمَعِینَ |
59 |
nbsp; |
54 |
قَالَ أبَشّرْتُمُونِی عَلَى أنْ مَسّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشّرُونَ |
EBCEBC |
nbsp; |
||||
63 |
قَالُوا بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ |
BCEEC |
BCEE |
nbsp; |
|||
65 |
فَأسْرِ بِأهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللّیْلِ وَاتّبِعْ أدْبَارَهُمْ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أحَدٌ وَامْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ |
GECGEGEGEG |
EGEGE |
GECACEGEGEE |
لَا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتّعْنَا بِهِ أزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِین |
88 |
nbsp; |
73 |
فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُشْرِقِینَ |
ECFC |
ECF |
ECBECF |
إِلّا امْرَأتَهُ قَدّرْنَا إِنّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ |
60 |
nbsp; |
74 |
فَجَعَلْنَا عَالِیَهَاسَافِلَهَا وَأمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجّیلٍ |
CAEFCAECF |
nbsp; |
||||
83 |
فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُصْبِحِینَ |
ECFC |
nbsp; |
||||
75 |
إِنّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسّمِینَ |
ECBGE |
ECB |
nbsp; |
|||
77 |
إِنّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ |
ECBGE |
nbsp; |
||||
81 |
وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ |
CAECBAGE |
nbsp; |
||||
73 |
فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُشْرِقِینَ |
ECFC |
ECFC |
ECFC |
فَأخَذَتْهُمُ الصّیْحَةُ مُصْبِحِینَ |
83 |
nbsp; |
75 |
إِنّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسّمِینَ |
ECBGE |
ECBGE |
ECBGE |
إِنّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ |
77 |
nbsp; |
94 |
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ |
GEBGGEE |
GEBG |
GGAEGEBG |
فَسَبّحْ بِحَمْدِ رَبّکَ وَکُنْ مِنَ السّاجِدِینَ |
98 |
nbsp; |
98 |
فَسَبّحْ بِحَمْدِ رَبّکَ وَکُنْ مِنَ السّاجِدِینَ |
GGAEGEBG |
GAE |
GAECEFBG |
وَاعْبُدْ رَبّکَ حَتّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ |
99 |
nbsp; |
جدول (4): طولِ رشته های آیاتِ با 4موضوعِ متوالی مشترکraquo; و بالاتر، در مدل آیاتِ مرتبطraquo;، با الگوریتمِ LCS
آدرس آیه اوّل |
متنِ آیه ی شریفه ی اوّل |
رشته nbsp;موضوعی آیه ی اوّل Sequence |
رشته ی مشترک nbsp; |
رشته nbsp;موضوعی آیه ی دوّم Sequence |
متنِ آیه ی شریفه ی دوّم |
آدرس آیه دوّم |
حجر 21 |
وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزّلُهُ إِلّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ |
CEABDACEBCAFG |
ABDA |
ABDAA |
وَعَلّمَ آدَمَ الْأسْمَاءَ کُلّهَا |
البقرة 31 |
ACEB |
CEBACEBECEBA |
وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیّئَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ |
النساء 78 |
|||
ACEBA |
وَکَانَ اللّهُ بِکُلّ شَیْءٍ مُحِیطًا |
النساء 126 |
||||
ACEBDA |
قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ |
الإسراء 84 |
||||
ACEBA |
إِنّ اللّهَ عَلَى کُلّ شَیْءٍ شَهِیدٌ |
الحج 17 |
||||
ACEBA |
مَا یَفْتَحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا |
الفاطر 2 |
||||
ACEBA |
ألَا إِنّهُ بِکُلّ شَیْءٍ مُحِیطٌ |
فصلت 54 |
||||
ACEB |
قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلّ شَیْءٍ قَدْرًا |
الطلاق 3 |
||||
ACEBC |
ACEBCEB |
إِنّا کُلّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ |
القمر 49 |
|||
ACEBC |
وَیُنَزّلُ لَکُمْ مِنَ السّمَاءِ رِزْقًا |
الغافر 13 |
||||
CEAB |
CEAB |
وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ |
الرعد 8 |
|||
CEABG |
مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللّهِ بَاقٍ |
النحل 96 |
||||
CEAB |
وَمَا اُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِیلًا |
الإسراء 85 |
||||
ABCEABCE |
إِنّمَا أمْرُهُ إِذَا أرَادَ شَیْئًا أنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |
یس 82 |
||||
EABCEABCE |
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدّرَهُ |
عبس 19 |
||||
CEBC |
ABCEBCE |
الّذِی أحْسَنَ کُلّ شَیْءٍ خَلَقَهُ |
السجده 7 |
|||
AECEBCG |
قَالَ رَبُّنَا الّذِی أعْطَى کُلّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمّ هَدَى |
طه 50 |
||||
ABCEBCE |
وَخَلَقَ کُلّ شَیْءٍ فَقَدّرَهُ تَقْدِیرًا |
الفرقان 2 |
||||
البقرة 115 |
فَأیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمّ وَجْهُ اللّهِ |
CEBAG |
CEBAG |
CEBAG |
کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلّا وَجْهَهُ |
القصص 88 |
EBAG |
EBAEBAG |
قُلْ لَا أقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللّهِ وَلَا أعْلَمُ الْغَیْبَ |
الأنعام 50 |
|||
النساء 78 |
وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ، وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیّئَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِکَ، قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ |
CEBACEBECEBA |
CEBAC |
CEBAC |
مَا أصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأرْضِ وَلَا فِی أنْفُسِکُمْ إِلّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أنْ نَبْرَأهَا |
الحدید 22 |
ECEB |
AECEBCG |
قَالَ رَبُّنَا الّذِی أعْطَى کُلّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمّ هَدَى |
طه 50 |
|||
البقرة 105 |
أنْ یُنَزّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبّکُمْ |
CEBA |
CEBA |
CEBAG |
کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلّا وَجْهَهُ |
القصص 88 |
البقرة 115 |
فَأیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمّ وَجْهُ اللّهِ |
CEBAG |
ACEBA |
مَا یَفْتَحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا |
الفاطر 2 |
|
البقرة 148 |
وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلّیهَا |
CEBA |
AAEAABCEBA |
ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلّ شَیْءٍ لَا إِلَهَ إِلّا هُوَ |
الغافر 62 |
|
النساء 78 |
وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیّئَةٌ یَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِکَ،قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِاللّهِ |
CEBACEBECEBA |
ACEBA |
ألَا إِنّهُ بِکُلّ شَیْءٍ مُحِیطٌ |
فصلت 54 |
|
النساء 126 |
وَکَانَ اللّهُ بِکُلّ شَیْءٍ مُحِیطًا |
ACEBA |
CEBAC |
مَا أصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأرْضِ وَلَا فِی أنْفُسِکُمْ إِلّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أنْ نَبْرَأهَا |
الحدید 22 |
|
الحج 17 |
إِنّ اللّهَ عَلَى کُلّ شَیْءٍ شَهِیدٌ |
ACEBA |
||||
النساء 126 |
وَکَانَ اللّهُ بِکُلّ شَیْءٍ مُحِیطًا |
ACEBA |
ACEBA |
ACEBA |
مَا یَفْتَحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا |
الفاطر 2 |
الحج 17 |
إِنّ اللّهَ عَلَى کُلّ شَیْءٍ شَهِیدٌ |
ACEBA |
ACEBA |
ألَا إِنّهُ بِکُلّ شَیْءٍ مُحِیطٌ |
فصلت 54 |
|
یونس 59 |
قُلْ أرَأیْتُمْ مَا أنْزَلَ اللّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا |
ECAECE |
ECAECE |
ECAECE |
یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا |
الأعراف 26 |
طه 50 |
قَالَ رَبُّنَا الّذِی أعْطَى کُلّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمّ هَدَى |
AECEBCG |
AECE |
|||
حجر 38 |
یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ |
CBAE |
CBAE |
ECBAECF |
إِلّاامْرَأتَهُ قَدّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِینَ |
النمل 57 |
الفرقان 2 |
وَخَلَقَ کُلّ شَیْءٍ فَقَدّرَهُ تَقْدِیرًا |
ABCEBCE |
ABCEBCE |
ABCEBCE |
الّذِی أحْسَنَ کُلّ شَیْءٍ خَلَقَهُ |
السجده 7 |
CEBCE |
ACEBCEB |
إِنّا کُلّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ |
القمر 49 |
|||
ABCEB |
AAEAABCEBA |
ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلّ شَیْءٍ لَا إِلَهَ إِلّا هُوَ |
الغافر 62 |
|||
ABCE |
ABCECAB |
قُلْ إِنّ رَبّی یَبْسُطُ الرّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ |
السبأ 36 |
|||
ABCE |
ABCEABCE |
إِنّمَا أمْرُهُ إِذَا أرَادَ شَیْئًا أنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |
یس 82 |
|||
ABCE |
ABCEF |
وَفِی السّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ |
الذاریات22 |
|||
ABCE |
EABCEABCE |
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدّرَهُ |
عبس 19 |
|||
ABCE |
GABCE |
ثُمّ السّبِیلَ یَسّرَهُ |
عبس 20 |
|||
یس 82 |
إِنّمَا أمْرُهُ إِذَا أرَادَ شَیْئًا أنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |
ABCEABCE |
ABCE ABCE |
EABCEABCE |
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدّرَهُ |
عبس 19 |
السجده 5 |
یُدَبّرُ الْأمْرَ مِنَ السّمَاءِ إِلَى الْأرْضِ ثُمّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ |
ABCBAFG |
ABCB |
ACABCB |
إِنّا أنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ |
القدر 1 |
الغافر 3 |
إِلَیْهِ الْمَصِیرُ |
ABFG |
ABFG |
ABFG |
ألَا إِلَى اللّهِ تَصِیرُ الْاُمُورُ |
الشوری 53 |
BFG |
AEBFG |
وَأنّ إِلَى رَبّکَ الْمُنْتَهَى |
النجم 42 |
|||
AEBFG |
إِنّ إِلَى رَبّکَ الرُّجْعَى |
العلق 8 |
||||
النجم 42 |
وَأنّ إِلَى رَبّکَ الْمُنْتَهَى |
AEBFG |
AEBFG |
AEBFG |
إِنّ إِلَى رَبّکَ الرُّجْعَى |
العلق 8 |
الغافر 62 |
ذَلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ خَالِقُ کُلّ شَیْءٍ لَا إِلَهَ إِلّا هُوَ |
AAEAABCEBA |
BCEB |
ACEBCEB |
إِنّا کُلّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ |
القمر 49 |
الفتح 4 |
هُوَ الّذِی أنْزَلَ السّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ |
ACBEG |
ACBEG |
ACBEG |
فَأنْزَلَ السّکِینَةَ عَلَیْهِمْ |
الفتح 18 |
الملک 14 |
ألَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللّطِیفُ الْخَبِیرُ |
ABCAB |
BCAB |
BCABA |
فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ |
المرسلات23 |
نتیجه گیری
به لطف خداوند متعال، آنچه مطلوب ما در ابداع طرح متن کاوی موضوعی قرآن مبتنی بر تفسیر المیزان بود، محقق شد. آن مطلوب همان اثبات معنادار بودن ایدة پیکرة موضوعی قرآن برای کشف روابط معنایی میان آیات قرآن بود، که این پیکره، در محتوا با نگاه موضوعی علامه در موضوعات هفت گانه، و در قالب با نگاه غایت محور علامه به صورت استنباطی این تحقیق در مدل سوره و مدل آیات مرتبط بوده nbsp;است.
آنچه در یافته های تحقیق نمود بیشتری داشت، معنادار بودن اصل ایدة پیکرة موضوعی بود، که در یافتن ساختار معنایی مدل سورة حجر، و وجه ارتباطی میان مدل آیات مرتبط، و تشخیص شبیه ترین آیات به همدیگر و به رشتة نهایی مدل ها، تماماً این نظام دقیق معنایی موضوعات هفت گانه بود که منتج به کشف این روابط و مدل ها می شد.
البته نگارندگان تنها نسبت به اصل طرح متنshy;کاوی موضوعی داعیة اثبات استحکام نظم محتوایی قرآن را دارند، که زمینه ای پیش روی محققان فراهم می کند تا به صورت تفصیلی به توسعة آن بپردازند و پاسخی کامل به شبهة مستشرقان در پراکندگی محتوای قرآن داده شود. اما نسبت به فرایندهای تشکیل بخش تشخیصی پیکرة موضوعی امکان خطای در استنباط موضوعات و ناتمام بودن رشته های موضوعی وجود دارد. همچنین در تشکیل بخش تفسیری پیکره نیز امکان کاستی هست؛ هرچند برای این بخش از تحقیق، تأمل و دقت فراوانی شده است (حدود شش ماه)، تا آنچه در پیکرة موضوعی به محتوای قرآن نسبت می دهیم و از آن قصد کشف روابط معنایی داریم، از این انتسابِ به قرآن مطمئن و دل آرام باشیم، و به اشتباه چیزی را مغایر با قرآن به آن منتسب نکنیم.
بنابراین، فرض های تحقیق در یافتن یک مدل معنادار با استفاده از مبانی تفسیری علامه طباطبایی در المیزان و نشان گذاری موضوعی آیات مطابق nbsp;آن، به انجام رسید، و دیتاستِ موضوعی قرآن بر مبنای المیزان اثبات شد، که بستری برای توسعة متن کاوی در قرآن و استفادة بهتر و بیشتر از آن در تفسیر خواهد بود.
پیشنهادهای پژوهش
آنچه بهshy;عنوان پیشنهادهای تحقیقی برای ادامة این طرح، به نظر نگارنده می رسد، و خود نیز قصد پی گیری آنها را دارد، عبارت اند از:
1. انجام این طرح با همکاری محققان حوزوی و مؤسسات پژوهشی و رایانه ای، دربارة همة آیات قرآن، و تشکیل پیکرة موضوعی کل قرآن مبتنی بر تفسیر المیزان،
2. ایجاد دیتاستِ روابط قرآن به قرآن در کل آیات قرآن مبتنی بر تفسیر المیزان برای تشکیل مدل آیات مرتبط برای تمامی آیات قرآن، و ترکیب آن با مدل سوره، و نهایتاً تشکیل شبکة جامع معنایی سه بُعدی آیات قرآن مبتنی بر قواعد تفسیری المیزان، و ایجاد نرم افزار آن، برای ترسیم آموزشی این روابط به صورت گراف های ارتباطی؛
3. تعمیم دیتاستِ موضوعی، با جزئی کردن هرکدام از موضوعات کلان هفت گانه و تشکیل پیکرة موضوعی در سطح موضوعات جزئی و کشف روابط آنها؛
4. استفاده از منطق فازی در نشان گذاری موضوعی آیات، با وزن دهی به موضوعات جزئی، طبق نسبت اولویت و اهمیتشان در میان موضوعات ذیل هرکدام از موضوعات هفت گانه و کشف روابط میان آیات با لحاظ وزن nbsp;موضوعات؛
5. توسعة شیوة متن کاوی موضوعی قرآن، برای کشف مدل معنایی در دیگر متون دینی و کتاب های حدیثی، مانند نهج البلاغه، صحیفة سجادیه و نیز تطبیق کد موضوعی آنها با معارف قرآن، برای یافتن ارتباط قرآن و حدیث بر این مبنا که کل محتوای متون دینی، متفرع بر محتوای قرآن هستند؛ و لذا تمام متون دینی را می توان طبق موضوعات هفت گانة قرآن، وارد طرح متن کاوی موضوعی کرد؛
6. انجام آزمون های داده کاوی دیگر، بر روی دیتاستِ فعلی از سورة حجر و آیات مرتبط با آیة 21 برای کشف انواع روابط پنهان موجود که ممکن است در این تحقیق مغفول مانده باشند.
[1] . Datamining: واژة Mine به استخراج از منابع نهفته و باارزش زمین اطلاق می شود. ادغام این کلمه با Data به معنای داده، بر جست وجویی عمیق از داده های قابل دسترس برای یافتن اطلاعات مفید که قبلاً نهفته بودند، تأکید دارد. پس فرایند استخراج اطلاعات معتبرِ از پیش ناشناخته، قابل فهم و قابل اعتماد از پایگاه داده را داده کاویraquo; می نامند.
[2] . Database: مجموعه ای از اطلاعات که به صورت ساخت یافته ذخیره شده، و روابطی میان داده ها در آن برقرار است.
[3]. Knowledge Discovery in Text.
[4] . نگاه پروژه های رایانه ای در بُعد هستی شناسی معنا می تواند در نحوة برخورد آنها با متن، و ترسیم هدف در متن کاوی اثرگذار باشد. در هستی شناسی معنا دو رویکرد کلی وجود دارد: یکی رویکرد ذهن گرا (Subjectivism) که در این رویکرد اعتقاد بر آن است که چیزی به نام معناraquo;، مستقل از خواننده وجود ندارد. وقتی خواننده با متن مواجه می شود، متن در افق ذهنی او به ظهور معنایی می رسد؛ در این هنگام است که معناraquo; پدید می آید. در مقابلِ آن، رویکرد عین گرا (Objectivism) در علوم اسلامی وجود دارد؛ و مبنی بر این اعتقاد است که معنا، سنخ چیزی است که مقصود مؤلف است (یا به تعبیری، معنا متعلَّقِ قصد و آگاهی مؤلف است)؛ یعنی قبل از خواندن متن، معنایی مستقل از خواندن ها و قرائت ها وجود دارد و ما با خواندن و قرائت متن می خواهیم آن را درک کنیم. درحقیقت، هدف از تفسیر قرآن درک آن چیزی است که مؤلف قرآن قصد افادة آن را کرده است؛ و متن پلی است به سوی درک قصد مؤلف (که ما نیز در متن کاوی شایسته است که به دنبال یافتن آن قصد باشیم) (ر.ک: واعظی، رابطه منطقی معنای متن با قصد مؤلفraquo;، کتاب ماه دین، ش 171، دی 1390، ص 18-31).
[5]. چراکه تحقیقاً خواننده (یا سامانة متن کاوی) در ناحیة ساختن و تکوین معنا سهیم نیست، بلکه خواننده فقط در ناحیة درک معنا سهیم است؛ معنایی که مؤلف متن ساخته است (همان)؛ لذا نباید به متن کاوی به منزلة شیوه ای برای معناسازی نگاه شود، بلکه مسیری است برای درک معنا؛ و اینکه نباید استفاده از متن کاوی صرفاً در کشف ارتباطات لفظی و آماری و مراد استعمالی متن محدود شود، بلکه شایسته است کشف و درک معنای اصلی متن و قصد مؤلف هدف پژوهش ها قرار گیرد.
[6]. غرر آیات درحقیقیت کلیدی ترین آیات قرآن اند که علامه طباطبایی برای تفسیر آیات دیگر از آنها بهره می برد.
[7]. Abdul Baquee Sharaf (http://www.comp.leeds.ac.uk/scsams).
[8]. Sharaf and Atwell, quot;QurSim: A corpus for evaluation of relatedness in short textsquot;, LREC, 2012.
[9] . همچنین وی ارتباط آیات را براساس تعداد 7679 ارتباط بی واسطه (در تفسیر ابن کثیر بیان شده برای 2445 آیه) که 882 مورد آن به علت ارتباط غیرواضح حذف شده است، و درنهایت تعداد 6797 جفت آیه مرتبط را به همراه تعداد بیش از سی هزار ارتباط باواسطه به دست آمده از ارتباط های مستقیم قبلی جمع آوری کرده است، و نمایش گرافیکی آن را ایجاد نموده ، که پیاده سازی و توضیح آن در آدرس های ذیل آمده است:
www.textminingthequran.com/apps/similarity.php www.textminingthequran.com/wiki/Verse_relatedness_in_Ibn_Kathir
[10] . در اولویت استفاده از موضوعِ عبارات به جای ریشة لغات، علاوه بر ایجاد رشتة معنادارِ موضوعی برای هر آیه که در یافتنِ مشابهت میان آیات مرتبط به کار می آید، همچنین در بخش ساختار معناییِ سوره، به نسبت اولویت و تراکمِ موضوعیِ آیات، می تواند برای هرکدام از آیات و برای دسته های آیات یک عنوانِ موضوعی تعیین کرده، و نهایتاً با نگاهی به موضوعات کلان و جامع از این پیکرة موضوعی در یافتنِ مرزهای معناییِ سوره استفاده کرد.
[11] . بخشِ تشخیصی پیکرة موضوعی شاملِ انواعِ داده های موضوعی برگرفته از نگاه بنیادین موضوعات هفت گانه در تفسیر المیزان و رسائلِ علامه است، که جهت دادنِ ورودی به الگوریتم های داده کاوی و اجرای پردازش های رایانه ای استفاده می شود.
[12] . بخشِ تفسیری پیکرة موضوعی شامل ساختارِ معنایی سورة حجر برگرفته از تفسیر المیزان است، که برای ارزیابی ارتباطات کشف شده در الگوریتم های داده کاوی، و تفسیرِ مدل های کشف شده، استفاده می شود.
[13] . علامه طباطبایی با نگاه غایت محور به کل قرآن و اجزا و الفاظ آن، روش خاصی در تفسیر یک متن مقدس گشودند، تا نشان دهند که با نظرِ وحدت گرایانه در متنِ مقدسِ قرآن، این کتابِ هدایت و زندگی به غایت معرفت و بندگی رهنمون می شود، و غرض از خلقت انسان را در عبودیت توحیدی خداوند محقق می سازد.
[14] . در مدلِ سورهraquo;، با پیمایشِ رشتة موضوعی هر آیهraquo; و ترتیبِ آیات در سورهraquo;، به محصولِ تراکمِ موضوعات در دسته آیاتraquo; رسیده، و همچنین از تجمیعِ تراکمِ موضوعی دسته های آیاتraquo; به مرزهای سیاق هاraquo; یا فصلِ سورهraquo; می رسیم، و نهایتاً از ترکیبِ چیدمانِ تراکمِ موضوعات سیاق هاraquo; به الگوی موضوعی سورهraquo; متناظر با همان غایت مختص سورهraquo; خواهیم رسید؛ بدین صورت هر سوره مطابق تراکمِ موضوعاتraquo;، ترتیب آیاتraquo; و ساختارِ هندسی پیکرة موضوعی خودraquo;، یک مدلِ معنایی منسجمraquo; به صورتی منحصربه فردraquo; خواهد داشت.
[15]. غایت تک آیهraquo; در جهت غایت دسته آیاتraquo;، دسته آیاتraquo; در جهت غایت فصل سورهraquo;، فصلِ سورهraquo; در جهت غایت کل سورهraquo;، و آن هم در جهت غایت کل قرآنraquo;، می باشد که به این صورت نوعی توحید مفهومیraquo; میان آیات برقرار است. توحید مفهومی به معنای حفظ وحدت در کثرت کلمات و سور است؛ بنابراین از پخش و پراکنده دیدن آیات قرآن باید اجتناب کرد. ضمناً درخور توجه است که مطابق همین وحدت در کتاب تشریعی، وحدت در جهانِ هستی و کتاب تکوینی هم منعکس است؛ لذا هر موجودraquo; آیه ای، و هر نوعraquo; سوره ای، از کتابِ خلقت هستند و هرکدام غایتی خاص را دنبال می کنند که تمام آن غایت ها درجهت غایت کل ـ متعین در انسانِ کامل ـ می باشند.
[16] . از الگوهای ارتباطیِ و نتایج کشف شده در فرایند داده کاوی با عنوان مدلraquo; یاد می شود.
[17]. آیت الله جوادی آملی از شاگردانِ علامه طباطبایی، دربارة استفاده ایشان از آیات غرر می نویسند: مرحوم علامه از آیات کلیدیِ قرآن کریم به عنوان غررِ آیات یاد میrlm;فرمود که درخشش چشمگیر آنها، نه تنها راه گشای بسیاری از آیات دیگر قرآن بود، بلکه پایة محکمی برای حل بسیاری از احادیث خواهد بود. میزان شناسایی ]این[ آیات زیربناییraquo;،... همانا آیات صریح یا ظاهر در معارف توحیدی است؛... ]که[ با استنباط آیات زیربنایی بر محور یاد شده، ]در تفسیرِ معنای آیات دیگر با آنها[ هر وجه یا احتمالی که در بین وجوه و احتمالات گوناگون در آیة مورد بحث، مخالف ]معانی آیات زیربنایی در[ توحید بود، باطل دانسته، و هر وجه یا احتمالی که به ]آن معانی کلیدی[ توحید نزدیکrlm;تر باشد، میrlm;پذیرندraquo; (طباطبایی، 1374، ج1، ص25، مقدمه از آیت الله جوادی آملی، تحت عنوان سیرة تفسیری علامه طباطباییraquo;).
[18]. این قواعد تفسیری نشان از آن دارند که خداوند متعال، خلقت توانِ بشری در وضعِ الفاظ و گفتار را، با قدرت و توانِ الهی به کار گرفته است، و همین قدرت مطلقِ حق است که متنِ قرآنِ کریم را تبدیل به معجزه ای عظیم کرده است؛ تاآنجاکه هر اندازه هم بشر در آن دقت کند، به حق عظمت آن نمی رسد، و در عرصة قیامت، حقیقت قرآن کریم به صورت بِکر و دست نخورده وارد خواهد شد. ضمناً توجه به این قواعد روشن می کند که، این روشِ بیان هرگز در کلامِ نوعِ بشر یافت نمی شود، چون سخنانِ اعتباری بشر هرگز با قرآن که نازلة علم الهی و حقایق متعالی است، در یک طراز نیست؛ به کار بردنِ تعابیر گوناگون در قرآن برخلاف تعابیر نوع بشر نیز، صِرف تنوع در بیان، برای گویاتر کردن و یا برای تفنن در ذوق و شیرین زبانی نیست.
[19] . مانند آیة 21 حجر، که با توجه به ضمایر و شمولِ موضوعات در عبارات آیه، قسمت وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُraquo; به صورت رشتة CEABDraquo; درآمده، و قسمت وَ مَا نُنَزّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍraquo; نیز به صورت رشتة ACEBCAraquo;، و درنهایت آن طور که المیزان در نزولِ اشیاء و انسان از سوی خدا، اشاره به وجه مقابلش در صعود اشیاء و انسان به سوی خدا را هم ظاهر می داند (موضوع F یا انسان بعد از دنیا)، و همچنین از مجموع آیه هدایت انسان به اعتقاد بر ربوبیت پیوستة الهی در هستی ظاهر است (موضوع G یا هدایت انسان به سوی خدا)، در نهایت رشته FGraquo; به انتهای رشته اضافه شده، و رشته موضوعیِ آیه به صورت CEABDACEBCAFGraquo; درمی آید.
[20] . مانند آیه 1 حجر، که دو عبارت آیَاتُ الْکِتَابِraquo; و laquo;َقُرْآنٍ مُبِینٍraquo; هم اشاره به موضوع وسایط الهی (B) دارند، از جهت تحقق شان در واسطة نزولِ هدایت و طریقیت داشتن در قوس نزول، که حقیقت کتاب قرآن در عالمِ عقولِ مجرده تامه تحقق دارد، و نور و خیرِ محض است، و هم اینکه اشاره به موضوع هدایت انسان به سوی خدا (G) دارند، به خاطر موضوعیت داشتنِ آنها برای نحوة سلوک انسان در قوس صعود؛ بنابراین طبق روش مذکور، این دو عبارت را طبق ترتیب موضوعات هفت گانه، به صورت BGraquo; نشان گذاری می کنیم.
[21] . البته در حین فیش برداری و نشان گذاری موضوعیِ آیات، دو آیة ذیل از دید ما پنهان مانده بود؛ ازاین رو، در دیتاستِ مدلِ آیات مرتبطraquo; نیستند؛ و اینجا برای امانت داری علمی بیان می شوند: آیة 37 طور: أمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبّکَraquo;؛ و آیة 216 بقره: وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأنْتُمْ لا تَعْلَمُونَraquo;.
[22] . الگوریتم مجموعه ای متناهی از دستورالعمل ها و روالی منطقی یا محاسباتی است که به ترتیب خاصی اجرا می شوند و مسئله ای را حل می کنند، به عبارتی روش گام به گام برای حل مسئله را الگوریتم می نامند که به وسیله شکستن آن مسئله به مراحل ساده و آسان می باشد، کلمة الگوریتم از نام ریاضی دان ایرانی، ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی گرفته شده ، و دانشمندان علم کامپیوتر او را پدر برنامه نویسی نامیده اند.
[23]. IBM SPSS Modeler_Clementine v14.2.
[24].C5.0 Classification Algorithm : در الگوریتمِ رده بندی (طبقه بندی و یا کلاس بندی)، ما یک مجموعه کلاس های ثابت و از پیش تعریف شده داریم، که الگوریتم سعی می کند با توجه به خصیصه های موجود در هر رکوردِ داده، آن را به یکی از کلاس های موجود منتسب کند.
.[25] two-step Clustering Algorithm.: در الگوریتمِ خوشه بندی (یا گروه بندی)، برخلاف الگوریتمِ رده بندی، هیچ هدفِ از پیش تعریف شده نداریم، که الگوریتم سعی می کند با توجه به خصیصه های موجود در هر رکوردِ داده، هر گروه از رکوردهای مشابه و نزدیک به هم را در یک خوشه (Cluster) جمع کند.
[26].Sequence Mining Algorithm based on CARMA association rules. : در الگوریتمِ دنباله کاوی که مبتنی بر الگوریتمِ قواعدِ انجمنیِ CARMA است، توجه به حالت ترتیبِ موضوعات در آیه است، بدین نحو که روابط بین دنباله های موضوعات هفت گانه بررسی می شود، البته آن طور که فقط حساسیت به ترتیبِ موضوعات در آیه است و متوالی بودنشان مهم نیست؛ یعنی، مثلاً در آیة 4 حجر با کد موضوعیِ CAEFEBAraquo;، یک زیردنباله به صورت CEFAraquo; را در الگوریتمِ دنباله کاوی درنظر می گیرد، چون دنباله ای است که مطابقِ چیدمانِ ترتیبِ موضوعات است، و فاصله داشتنِ آنها (یا همان عدمِ توالیِ شان) مهم نیست.
[27]. Microsoft Excel v15.
[28]. Microsoft Visual Basic for Applications v7.1.
[29] . الگوریتمِ رشته کاوی یافتنِ بزرگ ترین زیررشتة مشترکraquo; یا Longest Common SubString StringMining Algorithm: الگوریتمِ رشته کاوی فقط دنباله هایی از موضوعات را در دیتاستِ رشته ای ـ حرفی در نظر می گیرد، که هم ترتیب و هم متوالی بودنِ شان لحاظ شده باشد، تا روابط میانِ زیررشته های متوالی و مرتب را نشان دهد. مثلاً در همان آیة rlm;4 حجر با کد موضوعیِ CAEFEBAraquo;، یک زیررشته به صورت EFEBraquo; وجود دارد.
[30] . دیتاست نام مصطلحِ علمی درخصوص داده های ورودی به الگوریتمshy;های دادهshy;کاوی است. و منظور ما از انواعِ دیتاست ها، تولید داده های ورودی متعدد با تکیه بر انواع تقسیم بندی هایی است که بر روی داده ها انجام داده ایم، از جمله آنها عبارت اند از: تقسیم به دیتاست هفت موضوعیraquo; و دیتاست سه موضوعیraquo;، تقسیم به دیتاست جدولی ـ عددیraquo; (Tabular) و رشته ای ـ حرفیraquo; (Sequential)، تقسیم به دیتاست مدل سورهraquo; و دیتاست مدل آیات مرتبطraquo;.
[31] . ملاک های ارزشِ دانش حاصل از داده کاویraquo; را به عنوان معیارهای ارزیابیِ نتایجraquo; درنظر می گیرند، که راهنمای پیشرفت فرآیند داده کاوی خواهند بود.
منابع
قرآن کریم، 1383، ترجمه: ابولفضل بهرام پور، قم، انتشارات هجرت.
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، 1419ق، تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، 9 جلدی، محقق: محمدحسین شمس الدین، بیروت، منشورات محمدعلى بیضونrlm; ـ دار الکتب العلمیة.
بهروز مینایی، حسین عابدینی، 1390، کاربردهای داده کاوی در علوم اسلامیraquo;، ره آورد نور، ش 34، سال دهم، ص7.
طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، 20 جلدی، چ پنجم، قم، جامعة مدرسین.
ـــــ ، 1374، ترجمه تفسیر المیزان، 20 جلدی، ترجمه: سیدمحمدباقر موسوی همدانی، چ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیة قم.
ـــــ ، 1428ق، مجموعة رسائل العلامه الطباطبایی، محقق و مصحح: الشیخ صُباح الرُّبیعی، قم، انتشارات باقیات (مکتبة فدک لإحیاء التّراث).
ـــــ ، 1426ق، الإنسان و العقیدة، محقق و مصحح: الشیخ صُباح الرُّبیعی، الشیخ علی الأسدی، چ دوم، قم، انتشارات باقیات (مکتبة فدک لإحیاء التّراث).
نرم افزار رایانه ای، مجموعه آثار علامه طباطبایی، 1391، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، 72 عنوان کتاب در 154 جلد از آثارعلامه طباطبایی (به ضمیمه 9 شرح بر نهایة الحکمة، و 3 شرح بر بدایة الحکمة).
R. Feldman and I. Dagan; Kdt - knowledge discovery in texts; In Proc. of the First Int. Conf. on Knowledge Discovery (KDD), 1995, pages 112ndash;117.
Abdul-Baquee M. Sharaf and Eric S. Atwell; QurSim: A corpus for evaluation of relatedness in short texts; LREC, 2012.
nbsp;