، سال هشتم، شماره اول، پیاپی 15، بهار و تابستان 1394، صفحات 111-130

    ارزیابی دیدگاه صاحب نظران در تبیین اهداف قرآن

    نویسندگان:
    عبدالکریم بهجت پور / دانشيار پژوهشگاه فرهنگ و انديشة اسلامي / m.tamhid@chmail.ir
    چکیده: 
    خدای سبحان در قرآن به اهداف نزول قرآن اشاره فرموده است. نوع هدف از نظر کلان و خُرد بودن و رابطه‌ی میان اهداف و جامعیت آنها نسبت به همه‌ی آیات قرآن به صراحت ذکر نشده است. افزون آنکه اهداف مزبور در سوره ها و آیات مکی و مدنی توزیع شده، و به تناسب شرایطی که حکمت اقتضا می کرده، به برخی از آنها اشاره شده است. همین مطلب موجب گشته تا دانشمندان تفسیر و علوم قرآن درباره‌ی اهداف قرآن و نظام واره‌ی حاکم بر آنها تصویرهای گوناگونی داشته باشند. این مقاله دیدگاه های قرآن پژوهان را در این باره بررسی، و نکاتی را در باب روش ترسیم دقیق این نظام واره بیان می کند. حاصل بررسی اینکه هرچند دیدگاه های یادشده عمدتاً مستند به آیات قرآن هستند، در مرحله‌ی تحلیل اهداف کلان و جزئی و نسبت و نظام واره های میان آنها دچار کاستی هایی شده اند. عمده‌ی این کاستی ها ناشی از کم توجهی به متغیرهایی چون اجتماع و افتراق بیان اهداف در آیات و سوره ها، مخاطبان هر یک از اهداف و نیز مقاطع بیان هر یک از اهداف در سیر نزول و نیز نظام واره ای برگرفته از هندسه‌ی معارف قرآن است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    An Evaluation of Experts’ Views in Explaining the Goals of the Quran
    Abstract: 
    In the Qur'an, God Almighty has referred to the aims of revelation of the Qur'an. However, the kind of goal in terms of being major or minor, the relationships among goals and their comprehensiveness in relation to all the verses of the Qur'an are not explicitly mentioned in the Qur’an. In addition, the mentioned goals are distributed between Meccan and Madinite chapters and verses and given the specific circumstances, some of them have been mentioned. This issue has made the scholars of interpretation and the Quranic sciences to have differing views of the aims of the Qur'an and the schema governing them. This paper explains the Quran researchers’ views in this regard and notes some points regarding the way of exactly designing this schema. The results show that although the views mentioned above are mainly based on the verses of the Qur'an, they have several shortcomings in the stage of analyzing the major and minor goals, proportions and schemas among them. These shortcomings are mostly caused by lack of attention to variables such as agreement and differentiation of stated objectives in the chapters and verses, the audience in each of the goals and levels of expression of each of the goals in the arc of descent and schematic derived from the teachings of the Quran.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

    مقدمه

    کتب لغت براي واژة هدف کاربردها و معاني پرشماري شمرده‌‌اند (درباره کاربردهاي واژه هدف و نسبت آن با غرض و مقصد، ر.ک: زبيدي، 1414، ج10، ص107؛ ابن‌منظور، 1405، ج3، ص354؛ ج7، ص195و ج9، ص346؛ فراهيدي، 1410، ج4، ص29). يکي از اين معاني، نشانه‌اي است که تيرانداز در نظر مي‌گيرد و تير را به سوي آن پرتاب مي‌کند (دهخدا، 1377، ذيل همين واژه). اين واژه در عرف به نتيجه‌اي دقيق و مشخص گفته مي‌شود که فاعل مختار از آغاز آن را در نظر مي‌گيرد و براي رسيدن به آن مي‌کوشد.

    بي‌گمان خداوند حکيم از نزول قرآن هدف يا اهداف متعالي در نظر داشته است. اهداف قرآن عبارت‌اند از اموري والا و مهم که پروردگار سبحان آياتش را براي تحقق آنها نازل فرموده است. ناميدن اين اهداف به «مقاصد» به اين سبب است که گويا آن امور مهم و باارزش پيش روي کلام الله بوده‌اند و نزول آيات الهي، براي تحقق آنها در خارج بوده است.

    شناخت درست و متقن اهداف نزول قرآن يکي از پيش‌فرض‌ها يا مباني تفسير و برداشت از قرآن است. شناخت اهداف قرآن مي‌تواند قرينه‌اي براي فهم بهتر آيات به شمار آيد. براي نمونه در پرتو شناخت اهداف سوره‌ها، مي‌توان به جايگاه هر آيه يا مجموعه‌اي از آيات در تحقق آن غرض پي برد و از اين طريق مقصود آن آيه يا آيات را آسان‌تر و بهتر فهميد. مطالعه دربارة اهداف قرآن با تمرکز بر خود قرآن، فايدة مهم ديگري دارد و آن اينكه اگر بپذيريم خداوند در مخاطبه با هر يک از گروه‌هاي اجتماعي اهداف خاصي داشته و متناسب با آن اهداف با آنها به گفت‌وگو پرداخته و به تناسب اين اهداف، راه‌هايي را براي تأثيرگذاري بر آنها يا اتمام حجت بر ايشان پيموده است، از رهگذر شناخت اهداف قرآن مي‌توان راهکارهاي ايجاد تغيير و تحول فرهنگي در پرتو آموزه‌هاي قرآن را به‌ دست آورد.

    از نگارش کتاب مستقل دربارة اهداف قرآن يا تعيين بابي در مباحث مقدماتي تفاسير سده‌هاي پيش، گزارشي در دست نيست. حتي در گسترة نگاشته‌هاي مشهور علوم قرآن چون البرهان في علوم القرآن اثر زرکشي، الاتقان في علوم القرآن اثر سيوطي، و در قرن اخير، التمهيد تأليف آيت‌الله معرفت به اين موضوع پرداخته نشده است. تنها گروهي از متقدمان و معاصران به صورت مستقل و در ضمن نگاشته‌هاي خود به اين موضوع اشاره کرده‌اند. اين گروه به سه دسته تقسيم مي‌شوند: برخي هم به اهداف کلي قرآن پرداخته‌اند و هم در آغاز هر سوره، اهداف خاص آن سوره را بيان کرده‌اند. علامه طباطبايي در تفسير الميزان (ج1، ص16) از اين شيوه استفاده كرده است. برخي ديگر فقط اهداف کلي قرآن را مطرح کرده‌اند. از اين ميان مي‌توان موارد ذيل را برشمرد: تفسير المنار (عبده و رشيد رضا، 1422، ج12، ص159؛ ج11، ص195-197)، مناهل العرفان في علوم القرآن (زرقاني، بي‌تا، ج2، ص132)، علوم القرآن (حکيم، 1385، ص47-49) تفسير موضوعي قرآن (جوادي آملي، 1386، ج1، ص181-274)، قرآن‌شناسي (مصباح يزدي، 1380، ج1، ص33-93)، بحوث ندوۀ اثر القرآن الکريم (جمعي از علماي عربستان، 1425، ص369-370) و تفسير همگام با وحي (بهجت‌پور، 1390، ج1، ص182). گروهي نيز در آغاز هر سوره تنها به هدف و غرض نزول آن سوره توجه داده‌اند. از جمله مي‌توان به کتاب‌هاي التفسير لکتاب الله المنير مرحوم کرمي، التحرير و التنوير تأليف ابن‌عاشور، الموسوعۀ القرآنيه خصائص السور، تأليف شرف‌الدين، التفسير المنير في العقيده و الشريعۀ و المنهج، اثر وهبه زحيلي، تفسير من هدي القرآن، اثر محمدتقي مدرسي، تفسير من وحي القرآن تأليف محمدحسين فضل‌الله، في ظلال القرآن اثر سيد قطب و غير آنها نام برد.

    اهداف و مقاصد را مي‌توان طبق ضوابط مختلف، تقسيم‌بندي و نام‌گذاري کرد: هدف‌ها مي‌توانند نهايي يا مقدمي و مياني باشند. هدف نهايي، نتيجة نهايي است که فاعل مختار در يک فعل در نظر داشته است. در اين صورت اهداف مياني، اموري هستند که زمينه را براي رسيدن به هدف نهايي فراهم مي‌کنند. مثلاً اگر هدف نهايي نزول قرآن را فلاح انسان در نظر بگيريم، امور زمينه‌ساز اين هدف (از قبيل انذار و تذکر و هشدار و بشارت) اهداف مقدمي يا متوسط به ‌شمار مي‌آيند. طبق يک اصطلاح مي‌توان از هدف نهايي به هدف کلان و از اهداف مقدمي و مياني به اهداف خرد تعبير کرد. چنان‌که در «معيار کلان شمردن اهداف» بيان خواهد شد، به نظر نگارنده يکي از معيارهاي معتبر در تقسيم اهداف به کلان و خرد، مي‌تواند همين امر باشد؛ يعني هدف کلان را همان هدف نهايي و آرمان اصلي بدانيم که در نهايت سير به دست مي‌آيد و اهداف ديگر را اهداف جزئي بدانيم که مسير را براي تحقق آرمان نهايي هموار مي‌سازند.

    طبق ضابطه‌اي ديگر، مي‌توان اهداف را به کلي و جزئي تفسيم کرد. مراد از هدفي کلي، هدفي است که همة آيات قرآن را شامل شود؛ يعني بتوان هر يک از مجموع آيات قرآن را مصداقي از تلاش براي تحقق آن به ‌شمار آورد. طبق اين ضابطه، هدف کلي بر مجموع آيات قرآن تطبيق مي‌شود، و هدف جزئي تنها بر بخشي از آيات قرآن انطباق دارد.

    طبق ضابطه‌اي ديگر، اهداف را مي‌توان به اصلي و فرعي تقسيم کرد. هدف يا اهداف اصلي، مهم‌ترين و اساسي‌ترين هدف يا اهداف قرآن به شمار مي‌آيند و اهداف فرعي از اهميت کمتري در مقايسه با اهداف اصلي برخوردارند. براي مثال مي‌توان دو هدف تربيتي و شناختي را با يکديگر مقايسه و طبق ضوابطي رتبه‌بندي کرد و يکي را اصلي و ديگري را فرعي به شمار آورد. طبق ضابطه‌اي ديگر، اهداف قرآن را مي‌توان بر اساس سنخ آن به بينشي، گرايشي و رفتاري تقسيم کرد.

    اين مقاله درصدد تحليل و بررسي ديدگاه دانشمندان علوم قرآن دربارة اهداف قرآن است. ويژگي اين پژوهش، تحليل و بررسي ديدگاه‌هاي دانشمندان علوم قرآن دربارة اهداف قرآن از زواياي گوناگون، و ارائة معياري براي داوري دربارة اين ديدگاه‌ها و حاوي نکاتي دربارة ارائة نظام‌واره‌اي جامع ميان اهداف قرآن است که در آثار پيشين به آن کمتر توجه شده است.

    1. اقسام اهداف قرآن از ديدگاه‌هاي دانشمندان علوم قرآني

    چنان‌که پيش‌تر اشاره شد، ديدگاه‌هاي موجود درباره اهداف نزول قرآن را مي‌توان در يک تقسيم‌بندي به دو دستة اهداف اصلي و فرعي تقسيم کرد و براي هر دسته نيز با توجه به سنخ آن، اهداف بينشي (معرفتي)، رفتاري (عملي) و گرايشي تعريف کرد. طبق اين تقسيم‌بندي، اهداف قرآن را مي‌توان به سه دسته تقسيم کرد: 1. اهداف شناختي‌ـ معرفتي، 2. اهداف تربيتي‌ـ عملکردي، 3. اهداف بينشي، گرايشي و رفتاري. در اينجا ابتدا به گزارش ديدگاه‌هاي قرآن‌پژوهان دربارة اهداف قرآن با توجه به اين تقسيمات مي‌پردازيم.

    1-1. اهداف معرفتي ـ شناختي

    بر پاية اين ديدگاه، هدف اصلي قرآن، اموري از جنس معرفت و شناخت هستند؛ هرچند اين شناخت‌ها به عمل منتهي شوند و يا زمينة آنها تطهير و تهذيب عملي باشد. اين ديدگاه طرف‌دار چنداني ندارد. از اين جمله مي‌توان محدث مجلسي را نام برد. وي در مرآۀ العقول از نخستين کساني است که به تحليل اهداف و مقاصد قرآن توجه کرده است. او به نقل از برخي علما توضيح مي‌دهد که مقاصد [اصلي] قرآن سه چيزند: معرفت خداي سبحان، شناخت سعادت و شقاوت اخروي، و علم به وسايلي که انسان را به سعادت برسانند و از شقاوت دور سازند (مجلسي، 1404، ج5، ص105). اين ديدگاه كه در عبارات برخي از مفسران معاصر نيز نمايان شده است (مکارم شيرازي، 1374، ج27، ص430)، به ‌طور خلاصه خطوط کلي و بايستة اهداف قرآن را بيان کرده، اما شايد به جهت وضوح، به رابطة اين سه اشاره نکرده است.

    امام خميني€ نيز به با عنايت به جايگاه انسان در مقام بندگي (موسوي خميني،‌ 1386، ج16، ص215؛ ج18، ص519) بر اين باور است که هدف اساسي قرآن، معرفي خدا با همة صفات جلال و جمالش است که اين هدف، فلسفة آمدن همة پيامبران بوده و ايجاد حکومت و عدالت، مقدمه‌اي براي اين مقصود است (همان، ج20، ص409ـ410). به نظر ايشان اگر در قرآن «تزکيه» گفته شده و به دنبال آن «تعليم» آمده (ر.ک: جمعه:2)، براي اين است که نفوس تا تزکيه نشوند، نمي‌توانند به معرفت حق‌تعالي که در رأس همة امور است، دست يابند (موسوي خميني، 1386، ج14، ص388؛ ج19، ص225).

    امام خميني€ هدف قرآن در اين مسير را به فعليت رساندن انسان (همو، 1378، ص170ـ171) و هدايت به سبل سلامت و اخراج از همة مراتب ظلمات به عالم نور و هدايت به راه مستقيم دانسته است. انسان با تفکر در آيات قرآن، مراتب سلامت را از مرتبه پست (که راجع به عالم ملک است) تا نهايت آن (که قلب سليم است) به دست مي‌آورد (همو، 1391، ص203). نکتة مهم در ديدگاه ايشان، توافق اهداف قرآن با مقاصد عالية موجود در سرشت انسان است. به نظر وي قرآن، انسان را به مقاصد عاليه‌اي که در باطن ذات خود به آن توجه دارند ـ هرچند از آن بي‌اطلاع‌اند ـ هدايت مي‌کند (موسوي خميني، 1386، ج12 / 506). اين گفته، ترسيم درستي است از رابطه بين قرآن و خواست‌هاي فطري انسان. هرچند در اين ديدگاه شناخت و معرفت پروردگار و نيز به فعليت رسيدن انسان‌ها اصالت يافته است، به نظر مي‌رسد حضرت امام اصلي‌ترين اين دو را معرفت پروردگار مي‌داند؛ به گونه‌اي که حتي تشکيل حکومت از سوي انبيا و يا تزکيه و تعليم افراد را به‌عنوان دو زمينه و مقدمه رساندن مردم به اين معرفت قلمداد مي‌كند.

    2-1. اهداف تربيتي ـ عملي

    اين ديدگاه بر تأثيرات تربيتي و عملي قرآن تأکيد بيشتري دارد و در بيان اهداف قرآن، جانب اهداف تربيتي‌ـ عملي را به لحاظ کميت يا اهميت ترجيح داده است و البته طرف‌داران فراواني دارد. باورمندان به اين ديدگاه، نظرات متفاوتي دربارة اهداف عملي اصلي و فرعي ابراز کرده‌اند. برخي بر ترجيح اهداف تربيتي فردي بر اهداف اجتماعي، و گروهي به عکس آن نظر داده‌اند. برخي نيز هر دو مورد را اصالت داده يا در اين باره سکوت کرده‌اند.

    زرقاني در مناهل العرفان براي قرآن سه هدف شامل يک هدف اصلي و دو هدف فرعي يا تبعي باور مي‌شمارد. به نظر وي هدف اصلي نزول قرآن، هدايت عام، جامع و گستردة مردم است که مي‌توان آن را هدفي تربيتي‌ـ عملي دانست (ر.ک: زرقاني، بي‌تا، ج2، ص19-24). وي اهداف تبعي قرآن را شامل دو هدف مي‌داند: يکي ارائة اعجازي که مؤيد رسالت خاتم‌الانبيا تا روز قيامت است و ديگري عبادت خدا از راه تلاوت آن.

    ملاحويش آل غازي در تفسير بيان المعاني مقاصد قرآن را سه مورد مي‌داند که هرچند قسم اول، جنبة بينشي دارد، اما دو مورد بعدي آن بيشتر جنبة تربيتي‌ـ عملي دارند:

    1. آنچه مربوط به ايمان به خدا و ملائکه و کتاب‌هاي آسماني و پيامبران و روز رستاخيز است، که همگي مربوط به اصول دين‌اند؛

    2. آنچه مربوط به افعال قلوب و ملکات روحي انسان در زمينة برانگيختن انسان به کسب فضايل اخلاقي است؛

    3. آنچه مربوط به افعال جوارحي، سنن و اوامر و نواهي است، که در علم فقه كانون بحث قرار مي‌گيرد (ملاحويش آل غازي، 1382، ج1، ص22).

    اين تقسيم اهداف مبتني بر فهم مشهور از روايتي نبويˆ است که علوم را سه گونه شمرده و بر عقايد و اخلاق و احکام تطبيق کرده است. مفسر شيعي معاصر، کرمي در تفسير المنير همين معيار را در تقسيم اهداف قرآن پذيرفته است. وي تنها دربارة هدف اول تفصيلي قايل شده است: «در درجة دوم از اهداف قرآن، بيان سيرة انبيا و پيامبران است و كمترين سوره‎اي يافت مي‎شود (غير از سوره‎هاي كوچك) كه به اين بحث نپرداخته و قصة پيامبري از پيامبران را بيان نكرده باشد» (کرمي، 1402، ص333).

    مؤلفان «بحوث ندوة اثر القرآن في تحقيق الوسيطة ودفع الغلو» (جمعي از علماي عربستان، 1425، ص369-371)، مهم‌ترين اهداف و مقاصد قرآن كريم را هفت مورد به شرح ذيل مي‎دانند:

    1. محقق شدن بندگي خداي سبحان به‌دور از هرگونه شرك؛

    2. اثبات رسالت پيامبر اكرمˆ و اينكه رسالت ايشان در امتداد رسالت ساير پيامبراني است كه همگي به توحيد پروردگار دعوت مي‎كردند و همگي مي‎گويند: «اعبدو الله مالكم من اولهٍ غيرهُ»؛

    3. بيان اينكه دين نزد خداوند تنها اسلام است و هيچ ديني غير از آن پذيرفته نيست: «وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ اْلإِسْلامِ دينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي اْلآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ» (آل‎عمران:85)؛

    4. اثبات روز قيامت و جزا و حساب و ثواب و عقاب به وسيلة ادله و براهين قطعي و وجوب ايمان به آن؛

    5. هدايت مردم و خارج كردن آنها از ظلمات به سوي نور: «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظّلُماتِ إِلَى النّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ» (ابراهيم:1)؛ «أَوَمَنْ كانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْناهُ وَجَعَلْنا لَهُ نُورًا يَمْشي بِهِ فِي النّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (انعام:122)؛

    6. حاكميت بخشيدن به قرآن در همة شئون زندگي: «وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ وَلا تَتّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ...» (مائده:49-50)؛

    7. توجيهات و تأكيدات مكرر بر عدم پيروي از يهود و نصارا و عدم تلاش در برآوردن خواسته‎هايشان: «وَلَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلاَ النّصارى‏ حَتّى تَتّبِعَ مِلّتَهُمْ قُلْ إِنّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَلَئِنِ اتّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِيّ وَلا نَصيرٍ» (بقره:120).

    چنان‌که ملاحظه مي‌شود، غالب اهداف قرآن از نظر نويسندگان اين اثر، تربيتي‌ـ عملي است.

    اگرچه صاحبان اين ديدگاه با شمردن موارد پرشماري از اهداف، در راه ارائة ديدگاهي جامع دربارة اهداف قرآن كوشيده‌اند، برخي امور را دربارة برتري دادن اسلام مطرح کرده‌اند که تعيين آنها به‌عنوان هدف قرآن درخور تأمل است.

    ديدگاه ديگري که در ذيل اهداف عملي‌ـ تربيتي شمرده مي‌شود، ديدگاه دانشمنداني است که اهداف اجتماعي قرآن را بر ديگر هدف‌ها مقدم دانسته‌اند. به نظر اين گروه قرآن کتاب انقلاب اجتماعي است. محمد عبده، رشيد رضا و شهيدان صدر و حکيم از اين دسته‌اند.

    محمد عبده و رشيد رضا در تفسير المنار ضمن بياني مبسوط، هدف‌گذاري قرآن را كانون توجه قرار داده‌اند. به نظر ايشان قرآن در جامعة انساني، انقلاب و دگرگوني ايجاد کرد و اين انقلاب در نتيجة تأثير قرآن بر روح و جان امت عربي بود (ر.ک: عبده و رشيد رضا، 1422، ج11، ص197ـ199). به نظر آنان هدف قرآن کامل کردن فطرت مردم و تزکيه و اصلاح مفاسد اجتماع بشري است. براين‌اساس اسلام ابتدا مردم را جذب خود کرد و سپس به تزکيه و تغيير همه‌جانبة آنها پرداخت. جهت‌گيري قرآن در راستاي اصلاح افراد بشر و اجتماع و محقق‌سازي برادري و وحدت و ترقي عقول و تزکيه نفس مردم بود. ايشان مقاصد قرآن را به ده دسته تقسيم کرده‌اند:

    1. اصلاح ديني در ارکان سه‌گانة ايمان به خدا، اعتقاد به معاد و پاداش و عقاب و عمل صالح؛

    2. بيان رسالت و وظايف پيامبران و برخي امور مرتبط که بشر با آنها آشنا نبود (همان، ص202و205ـ222)؛

    3. اشاره به اين نکته که اسلام دين فطرت سليم، عقل و فکر، علم و حکمت، برهان و محبت، و وجدان و آزادي و استقلال است؛

    4. انجام اصلاحات اجتماعي، انساني و سياسي (همان، ص244ـ257)؛

    5. بيان مزاياي عمومي اسلام در تکاليف شخص مانند عبادات و امور ممنوعه و حرام؛

    6. بيان حکم حکومتي اسلام (نوع، اساس و اصول عمومي آن) (همان، ص257ـ269)؛

    7. راهنمايي مردم براي اصلاح امور مالي؛

    8 . اصلاح نظام جنگي و دفع مفاسد آن؛

    9. اعطاي همة حقوق انساني و ديني و اجتماعي زنان؛

    10. از ميان ‌برداشتن برده‌داري.

    اين مقاصد که براي اصلاح بشر و تکميل نوع انسان هستند، پس از باور به رسالت پيامبر اکرمˆ و ضرورت پيروي از او براي تأمين سعادت دنيا و آخرت فهميده مي‌شوند (همان، ص272ـ288و293).

    شهيد آيت‌الله سيدمحمدباقر صدر هدف از نزول قرآن را تشکيل پايگاه اسلامي معاصر نزول به شمار آورده تا نقش راه‌برنده و تشکيل‌دهندة امت اسلامي را بر دوش گيرد. مسئلة مهم در اين ‌باره، اصلاح گرايش‌هاي غلط و مشرکانه در موضوع پرستش، نجات عقل انسان از اسارت جهل، و نجات انسان از بند شهوات است (ر.ک: صدر، 1428، ص243ـ245). به نظر شاگرد وي، شهيد آيت‌الله حکيم، در قرآن شش هدف جزئي انذار و پند دادن (انعام:19)، بيان تمثيل و عبرت (اسراء:89)، اقامة حجت و برهان و معجزه (نساء:174)، دستور و شريعت و تفصيل احکام (نحل:89)، قضاوت و پايان دادن به اختلافات و جداسازي حق از باطل (نحل:64) و تصديق رسالت‌هاي پيشين و تأييد و تصحيح و مراقبت از آنها (مائده:48) بيان شده است. وي معتقد است كه اهداف جزئي قرآن در راستاي تحقق هدف اصلي نزول، يعني ايجاد تغيير ريشه‌اي اجتماعي در جامعة بشري است که اين هدف اصلي، در آية نخست سورة ابراهيم و آية 11 سورة رعد (إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ) مورد توجه قرار گرفته است (حکيم، 1385، ص47ـ50). وي در ادامه به بيان رابطة اهداف جزئي با هدف کلي مي‌پردازد (همان، ص60 ـ 61).

    در نظرات سه‌گانة مزبور که به هدف اجتماعي توجه ويژه شد، دو قرائت از اين هدف مشاهده مي‌شود: 1. تلقي قرآن به منزلة کتاب انقلاب اجتماعي بدون توجه به‌خصوص جامعة معاصر نزول قرآن؛ 2. تحول اجتماعي جامعة معاصر نزول به منظور اينکه آنها پايگاه تشکيل امت اسلامي شوند. تفاوت اين دو ديدگاه در آن است که شهيد صدر به وضعيت معاصران اولية قرآن توجه کرده است. به نظر ايشان قرآن در آغاز ظهور پيامبر اسلامˆ و نزول تدريجي قرآن، جامعة عربي معاصر نزول را كانون توجه قرار داد و تغيير و تحول آنها در صدر وظايف پيامبر و قرآن بود. اين ديدگاه با آياتي از قرآن که به وظيفة پيامبر دربارة مردم مکي و مدني معاصر نزول توجه داده‌اند، هماهنگ است:

    «وَهذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَمَنْ حَوْلَها وَالَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» (انعام:92)؛ و اين كتاب خجسته‏اى است كه آن را فرو فرستاده‏ايم، آنچه را پيش از آن بوده است راست مى‏شمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مكه) و مردم پيرامون آن را بيم ‏دهى و مؤمنان به جهان واپسين، بدان ايمان ‏آورند و بر نماز خويش، محافظت كنند.

    «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ» (سجده:3)؛ بلكه مى‏گويند كه آن را خود بربافته است؛ نه، بلكه آن (قرآن) حق است از سوي پروردگار تو، تا گروهى را كه پيش از تو بيم‏دهنده‏اى براى آنان نيامده بود بيم دهى؛ باشد كه رهياب گردند.

    «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ» (جمعه:2)؛ اوست كه در ميان نانويسندگان (عرب)، پيامبرى از خود آنان برانگيخت كه بر ايشان آياتش را مى‏خواند و آنها را پاكيزه مى‏گرداند و به آنان كتاب (قرآن) و فرزانگى مى‏آموزد و به‌راستى پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.

    بر پاية آيات يادشده، در وهلة اول، مردم درس‌ناخوانده و امي عرب، مخاطب و هدف اصلي آيات قرآن هستند. شهيد صدر بر اين باور است که اين هدف از اين نظر اصالت دارد که براي تشکيل امت اسلامي، گروهي پيشرو و مؤسس لازم بود. نزول قرآن در آن مقطع، تأسيس اين پايگاه را مورد توجه قرار داد تا مسئوليت تشکيل امت اسلامي بر دوش آنها گذاشته شود؛ اما ديدگاه محمد عبده و شهيد حکيم با نظر به اهدافي فراتر از جامعه معاصر نزول توجيه مي‌شود؛ زيرا قرآن هرچند با گروه اول معاصران نزول سخن گفته و رد پاي تحولات جامعه معاصر نزول به‌روشني در آيات نازل‌شده ديده مي‌شود، آن جامعه اصالت ندارد؛ بلکه به‌عنوان جامعة مثَل و نمونه براي تغيير است. اين جامعه فرصتي براي نشان دادن ظرفيت تحول‌آفريني قرآن بر جوامع است. امام صادق† مي‌فرمايد: «نزل القرآن باياک اعني واسمعي يا جاره»؛ قرآن به مانند اين مثال كه «به در مي‌گويم، ديوار بشنود» نازل شده است. در نتيجه از همان آغاز براي اهداف قرآن جنبه کلان اجتماعي مورد نظر بوده است.

    به نظر مي‌رسد اين دو ديدگاه قابل جمع‌اند. قرآن جامعة معاصر نزول را که در حضيض انحراف بود، هدف اولية تحول قرار داد و از آن جامعه‌اي ايماني که بتواند امت اسلامي را بر پا کند بنا گذاشت؛ اما در همان حال براي امت اسلامي که مجموعه‌هايي از جوامع ديگري بودند که به اسلام مي‌پيوستند نيز تدبير مشابهي در نظر گرفت. به عبارت ديگر، در همان حال که نگاه عيني و شخصي به جامعة معاصر نزول داشت و از اين نگاه اهداف خاصي را تعقيب مي‌كرد، براي تغيير و تحول جامعه‌هاي مشابه نيز تدبير فرمود.

    درمقابل، برخي بر تقدم تحول فردي تأکيد کرده‌اند. از جمله آيت‌الله جوادي آملي نخست به هدف آفرينش توجه کرده و رسيدن به مقام خليفةاللهي و کمال شايسته انسان را هدف آفرينش دانسته و‌ آن‌گاه لازمة رسيدن به کمال انساني را خودشناسي، هدف‌شناسي، راه‌شناسي و راهبري برشمرده و هدف انبيا و کتاب‌هاي آسماني را تأمين اين نياز قلمداد كرده است. وي قرآن را هدايت محض و نه کتابي داراي هدايت دانسته که کارکردش هدايتگري است. قرآن انسان را از خودپرستي و خودبيني بيرون مي‌آورد و به نور معرفت هدايت مي‌کند (ر.ک: جوادي آملي، 1386، ج1، ص181ـ184). براين‌اساس قرآن هم هدايت تکويني و هم هدايت تشريعي دارد و همة آنچه در تأمين سعادت انسان‌ها مؤثر است، در اين کتاب بيان شده (همان، ص192ـ194) و در آن به پرورش عقل و جان توجه گشته است (همان، ص227). قرآن براي تنظيم، جذب و دفع و تعديل شهوت و غضب و تصحيح ارادت و کرامت و تسوية محبت و عداوت و تولا و تبراي انسان‌ها، بشارت داده و انذار کرده است و هستة مرکزي هدايت را تبليغ و انذار مي‌داند (همان، ص242ـ245). وي هدف اصلي قرآن و کتب آسماني ديگر را نوراني‌سازي انسان‌ها برمي‌شمارد و اهداف اجتماعي را اهداف جزئي قلمداد مي‌كند و بر اين باور است که هدايت فرد بر هدايت اجتماع تقدم دارد و هدايت اجتماع از هدايت خانواده‌ها آغاز مي‌شود؛ زيرا جامعه را قوم و قبيله و گروه مي‌سازد و هر يک از اينها نيز از کانون خانواده و افراد سرچشمه مي‌گيرند (همان، ص250ـ251).

    اين نظر استاد جوادي به نظر حضرت امام€ نزديك است. در اين دو منظر، ميان نيازهاي انسان و اهداف قرآن تناسب وجود دارد، و هرچه شناخت ما از نياز‌هاي انسان به هدايت بيشتر مي‌شود، بر شناخت اهداف قرآن توفيق کامل‌تري مي‌يابيم. در نظرية استاد جوادي، هدايت و نور يا يکديگر تفسير مي‌شوند و قرآن هم عين نور و هدايت مي‌شود. استاد جوادي به‌طور عمده بر اهداف تربيتي قرآن به منظور پرورش عقل و جان آدميان از راه تبليغ و انذار تأکيد مي‌ورزد و با تقدم بخشيدن هدايت فردي بر هدايت اجتماعي، آغاز هدايت اجتماعي را هدايت خانواده‌ها قلمداد مي‌کند.

    3-1. اهداف جامع (شناختي، گرايشي، رفتاري)

    آيت‌الله مصباح يزدي در يکي از جامع‌ترين نظريه‌ها، اهداف قرآن را به سه دستة معرفتي، گرايشي و رفتاري تقسيم مي‌كند و براي هر کدام از دسته‌هاي مذکور شواهدي قرآني مي‌آورد. وي نُه مورد از اهداف بينشي را بدين ترتيب بيان مي‌کند: غفلت‌زدايي (يس:5ـ6)، يادآوري و پند (تکوير:27)، ارائة بينش‌هاي صحيح و ضروري (نحل:89)، ارائة ادلة روشن بر بينش‌هاي صحيح و ضروري (بقره:185؛ نساء:174)، تبيين حق و باطل (نحل:64)، تدبر در آيات قرآن (ص:29)، تفکر (نحل:44)، خردورزي (يوسف:2) و آگاهي از يگانگي خدا (ابراهيم:52) (ر.ک: مصباح يزدي، 1380، ج2، ص23ـ30).

    وي در بعد گرايش، پنج هدف را يادآور مي‌شود: پند و موعظه (يونس:57)، انذار و تبشير (کهف:2)، شفابخشي (يونس:57)، هدايت و پندپذيري (سجده:3) و تقوا (زمر:28؛ ر.ک: مصباح يزدي، همان، ص31ـ36). همچنين در بعد رفتار به نُه هدف اشاره مي‌كند که عبارت‌اند از: شکرگزاري، داوري به حق در مسائل مورد اختلاف (بقره:213)، تثبيت مؤمنان (نحل:102)، برپايي جامعة عادلانه (حديد:25)، حاکميت قوانين خدا (نساء:105)، چيرگي دين حق بر همة اديان (فتح:28)، بيرون بردن مردم از تاريکي‌ها به سوي نور (ابراهيم:1)، هدايت به راه‌هاي امن و صراط مستقيم (مائده:15ـ16) و ورود به رحمت ويژة الهي و هدايت به ذات او (نساء:174و176). به نظر وي، اهداف يادشده به‌طور غالب، مترتب بر يکديگرند؛ برخي ابتدايي، برخي متوسط و برخي ديگر، نهايي‌اند. برخي از اين اهداف مانند بيرون بردن از تاريکي‌ها به سوي نور و هدايت، چنان وسعتي دارند که همة اهداف ديگر و مراتب قرب خدا را دربر مي‌گيرند. وي بر اين باور است که قرآن نخست انسان را از جهت عقلي و بينش سيراب مي‌کند و سپس انگيزة قلبي او را در مسير آن جهت مي‌بخشد تا انسان در پي تلاش و جهاد در راه خدا باشد و آن‌گاه او را به اهداف نهايي مي‌رساند (ر.ک: مصباح يزدي، همان، ص36ـ44).

    2. خلاصة ديدگاه‌هاي صاحب‌نظران دربارة اهدف قرآن

    چنان‌که ملاحظه شد، تعابير دانشمندان دربارة هدف اصلي نزول قرآن متفاوت است. برخي هدف اصلي و کلي قرآن را «هدايت انسان» برشمرده‌اند. به باور ايشان، هدف خداي سبحان از نزول قرآن هدايت بوده است؛ چه در قالب هدايت تشريعي و چه در قالب هدايت تکويني. از اين هدايت در قرآن گاهي به هدايت به نور يا خروج مردم از تاريکي‌ها به سوي نور تعبير شده است (مائده:16؛ ابراهيم:1و5؛ حديد:9؛ طلاق:11).

    برخي به رتبه‌بندي و سنخ‌بندي اهداف هدايتي قرآن پرداخته‌اند. در باور دسته‌اي از ايشان، هدف اصلي هدايت قرآن، از سنخ شناخت است. به عقيدة اينان، شناخت خدا و اسما و صفات او از مهم‌ترين اهداف نزول قرآن است. برخي بر ثمره و نتيجة عملي اين شناخت‌ها تأکيد و توجه کرده‌اند و فعليت بخشيدن به ظرفيت‌هاي نهفته در انسان را هدف اصلي قرآن دانسته‌اند؛ چنان‌که برخي، از همين مورد به نوراني شدن انسان تعبير کرده‌اند. بعضي تشکيل پايگاه امت اسلامي يا ايجاد انقلاب يا تحول ريشه‌دار اجتماعي، و برخي جمع ميان آن دو، يعني کامل کردن فطرت انساني هم‌زمان با انقلاب اجتماعي را هدف قرآن دانسته‌اند. برخي بدون رتبه‌بندي و تفکيک ميان اهداف قرآن، اهدافي را از اين قبيل براي قرآن برشمرده‌اند: تحقق بندگي خدا، حاکميت بخشيدن به قرآن در شئون مختلف زندگي، اثبات رسالت پيامبر، تبيين اينکه دين مشروع نزد خدا تنها اسلام است، و توجيه دربارة ممنوعيت پيروي از يهود و نصارا، معرفت و شناخت خداي سبحان با همة صفات جمال و جلال، شناخت خدا و سعادت و شقاوت اخروي و راه‌هاي تحصيل سعادت، شناخت سيرة انبيا.

    برخي نيز به بيان مراتب اهداف و رابطة بين آنها پرداخته‌اند: امام خميني€ تشکيل حکومت و تزکيه و تعليم را که دو هدف انبيا و قرآن بوده، زمينه‌ساز و مقدمة قرآن به حساب مي‌آورد. محمد عبده، براي توضيح هدف اصلي قرآن که به نظر وي عبارت است از کامل کردن فطرت مردم و تزکيه و اصلاح مفاسد اجتماعي بشر، جذب مردم به قرآن و سپس تزکيه و تغيير همه‌جانبة آنها، ده مقصد را نام مي‌برد. مرحوم شهيد صدر به سه عمل اصلاح گرايش‌هاي عبادي، سپس نجات عقل از اسارت جهل، و نجات بشر از جنبة شهوت توجه داده است؛ درحالي‌که شهيد حکيم ضمن توجه به شش هدف جزئي قرآن، انذار و پند، اقامه حجت و برهان و معجزه تفصيل احکام و قضاوت و فصل خصومت، تصديق رسالت‌هاي پيشين و تأييد و تصحيح و مراقبت بر آنها را مقدمات تحقق هدف نهايي يعني ايجاد تغيير ريشه‌دار اجتماعي در جامعة بشري شمرده است. استاد مصباح اهداف بينشي قرآن را بر اهداف گرايشي، و اهداف گرايشي را بر اهداف رفتاري مقدم مي‌داند و بين هر دسته از اهدافِ مربوط به يکي از اين سه هدف کلان، تناسب و تقدم اجمالي برقرار مي‌كند. استاد جوادي آملي نيز به پرورش عقل و جان و بشارت و هشدار براي تحقق هدف قرآن توجه مي‌دهد.

    3. بررسي ديدگاه‌هاي صاحب‌نظران

    در گزارش‌هاي پيش‌گفته که همگي مستند به آيات قرآن هستند، اختلاف برداشت فراوان وجود دارد. براي تشخيص کمال و نقص نظرات مزبور، پاسخ به چند پرسش ضرورت دارد:

    1. معيار اصلي در تقسيم‌بندي اهداف قرآن به کلان يا جزئي چيست؟

    2. آيا امکان تعيين چندين هدف کلان براي قرآن وجود دارد؟

    3. آيا امکان تجميع اهدافِ به ظاهر کلان در يک عنوان هست؟

    4. آيا هدف قرآن تنها به مؤمنان اختصاص دارد يا شامل مخالفان و منکران و حتي معاندان نيز مي‌شود؟

    5. آيا اهداف قرآن صرفاً متوجه انسان است يا غيرانسان را دربر مي‌گيرد؟

    6. آيا امکان در نظر گرفتن اهدافي خُرد و کلان، متناسب با مراحل رشد و تحول مخاطبان وجود دارد؟

    7. آيا قرآن براي توزيع اهداف خود در ضمن نزول تدريجي قرآن، روش مشخصي داشته است که بر اساس آن بتوان به تبيين و ترسيم نظام‌وارة اهداف قرآن پرداخت؟

    4. معيار کلان شمردن يک هدف

    براي تقسيم اهداف به خرد و کلان، معيارهاي مختلفي قابل‌ تصور است. اهداف كلان، نتايج نهايي‌اند که در پايان سير با تحقق چشم‌انداز و آرمان‌هاي بلند به دست مي‌آيند. ازاين‌رو مي‌توان گفت اهداف كلان، وضعيت نهايي و مطلوب قرآن را در نظر مي‌گيرند و نشان مي‌دهند که سرانجام اقداماتي که قرآن انجام مي‌دهد، چه خواهد شد. در کنار اين اهداف، اهداف عملياتي يا جزئي قرآن مطرح مي‌شوند. اين اهداف برنامه‌هايي هستند که رسيدن به هدف نهايي را تسهيل مي‌کنند. اهداف عملياتي يا جزئي نقطه‌هاي مشخصي از اهداف کلان قرآن هستند و مشخص‌کنندة اقداماتي‌اند که بايد براي دستيابي به هدف کلي قرآن انجام شوند. اين اهداف مانند اجزائي از يک دستگاه‌اند که در صورت عملکرد صحيح و مناسب، کارآمدي قرآن را نمايان مي‌سازند و مآلاً حصول هدف يا اهداف کلان آن دستگاه را تضمين مي‌کنند. بنابراين بجاست که در هر مورد از اهداف جزئي قرآن و اقداماتي که براي تحقق آنها صورت مي‌گيرد، دقت لازم اعمال شود. مطلب پيش‌گفته روشن مي‌سازد که در تعيين هدف کلان بايد ديد حاصل عمل کردن به قرآن از سوي فرد و جامعة هدف قرآن چه خواهد بود. اين هدف را بايد هدف کلان قرآن شمرد و اگر اين هدف تبديل به اهداف جزئي‌تر شد، بايد بررسي کرد که چه نسبت و تناسبي بين آنها برقرار است. سپس بايد روشن کرد که کدام‌يک از اهداف قرآن، اهداف جزئي و عملياتي براي تحقق آن هدف کلان هستند.

    در برخي از انظار پيش‌گفته (مانند آنچه در مناهل العرفان زرقاني يا در ظاهر عباراتي همچون عبارت استاد جوادي آملي آمده بود) «هدايت»، هدف کلان قرآن دانسته شده است. هدايت در قرآن داراي دو کاربرد است: يکي ارائة طريق و راهنمايي براي رسيدن به مقصد، و ديگري ايصال به مطلوب (طباطبايي، 1417، ج1، ص34). در صورتي که هدايت را طبق کاربرد متعارف آن به معناي راهنمايي براي رسيدن به مقصود (معناي اول) بدانيم، آن‌گاه مي‌توان گفت که هدايت خود هدف اصلي و نهايي از نزول قرآن نيست، بلکه راهبرد و مسيري است که خداي سبحان براي تحقق نتايجي ويژه به کار گرفته است. هدايت را مي‌توان حرکت از وضعيت موجود به سمت وضعيت مطلوب ناميد. در نتيجه هدايت به معناي ارائة طريق، خود هدف نهايي نيست، بلکه هدف مقدمي براي تحقق هدف قرآن است. از ظاهر عبارت جنيان (يَهْدي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً) (جن:2) استفاده مي‌شود که هدايت خود مقدمه‌اي براي رسيدن به هدفي ديگر است و هدف آن از نگاه جنيان رشد است؛ يعني اينکه انسان بتواند هدف و مقصود را بيابد و سرمايه‌هايش را در مسير نتيجه‌بخشي و سود قرار دهد. چنين کسي تازه از شرک اجتناب خواهد کرد. نيز از ظاهر عباراتي همچون «يَهْدي إِلَى الْحَقِّ وَإِلى‏ طَريقٍ مُسْتَقيمٍ» (احقاف:30)، «يَهْدي إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ» (فاطر:6)، «إِنَّ هذَا الْقرآن يَهْدي لِلَّتي‏ هِيَ أَقْوَم» (اسراء:9) و «يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلام» (مائده:16)، روشن مي‌شود که هدايت به اين اصطلاح خود نمي‌تواند هدف اصلي باشد؛ بلکه نتيجة هدايت، رسيدن به صراط مستقيم و آييني استوارتر است. بنابراين هدايت در آياتي که به تهديد يا هشدار و بشارت يا موعظه مي‌پردازند، هدف مقدمي به شمار مي‌آيد.

    5. وحدت يا تعدد هدف کلان نزول قرآن

    بر پايه برخي از گزارش‌هاي پيش‌گفته، قرآن داراي چند هدف کلان يا هم‌عرض است. عبارات کساني چون مجلسي در ذيل ديدگاهش مبني بر وجود سه هدف براي قرآن، يا ديدگاه زرقاني دربارة سه هدف اصلي و تبعي، و نيز ديدگاه جمعي از علماي عربستان که هفت هدف در عرض هم را براي قرآن بيان كرده‌اند، و نيز نظر ملاحويش که سه هدف و نظر مرحوم کرمي که چهار هدف براي قرآن شمرده بود و بين آنها تناسب و نسبتي برقرار نکرده بود، همگي روشن مي‌سازند که در قرآن مي‌توان به اهداف متعدد و هم‌عرض باور داشت. البته مي‌توان گفت برخي افراد يادشده اصراري بر هم‌عرض بودن اهداف مزبور نداشته‌اند، بلکه اساساً نسبت ميان اهداف قرآن را از اين منظر بررسي نکرده‌اند؛ به‌ويژه دربارة اهدافي همچون توحيد يا اعتقادات که به نظر غالب دانشمندان بر اهداف ديگر اخلاقي و فقهي و حقوقي تقدم دارند.

    درمقابل، برخي بر وحدت هدف اصرار دارند. نمونة آن در کلمات حضرت امام خميني€ است که معتقدند قرآن شناخت اسما و صفات خدا را هدف اصلي خود مي‌داند و ديگر اهداف فردي و اجتماعي، مقدمه و زمينة آن به شمار مي‌روند. نظر ديگر از محمد عبده و رشيد رضاست. آنها بر اين باورند که قرآن به‌طور هم‌زمان کامل کردن فطرت انساني و انقلاب اجتماعي را پيگيري کرده است. صريح‌تر از اينها کلمات استاد جوادي است که نوراني شدن انسان را هدف اصلي قرآن مي‌داند و يا شهيد صدر که به ايجاد پايگاه تشکيل امت اسلامي اشاره مي‌كند و يا شهيد حکيم که تحول ريشه‌دار جامعة انساني را كانون توجه قرار داده است. طبق اين نظر قرآن يک هدف را تعقيب مي‌کند و ديگر اهداف فرع بر آن يا زمينه و مقدمة آن خواهند بود.

    به نظر مي‌رسد ديدگاهي که قايل به وحدت هدف اصلي و کلان قرآن است، قابل‌دفاع‌تر و با نظام معارف قرآن سازگارتر است. بنا بر نظر برخي انديشوران، نظام معارف قرآن بر توحيد استوار است و ديگر معارف قرآن، راهکارهايي براي تحقق اين هدف اصلي و محوري‌اند (طباطبايي، 1417، ج2، ص210). از سويي وحدت هدف به مخاطبان قرآن کمک مي‌کند تا در تشخيص هدف کلان دچار اشتباه نشوند. منتهي بايد توجه داشت که مخاطبان قرآن اعم‌اند از انسان و جن با باورها و رفتار گوناگون و در طراحي نظام‌وارة اهداف نبايد به جنيان به‌عنوان بخشي از مخاطبان قرآن بي‌توجه بود و يا نبايد وضعيت ايماني افراد را که از پيامبر و همراهان ايشان آغاز مي‌شود و تا معاندان و کافران گسترش مي‌يابد، ناديده گرفت؛ چنان‌که نبايد به ابعاد اجتماعي در کنار ابعاد فردي بي‌توجه بود.

    6. شمول اهداف قرآن به مخالفان و منکران و حتي معاندان

    در بيان اهداف قرآن، برخي از اهداف همچون انذار و تذکر و تلاش براي رفع غفلت و نيز ايجاد انگيزه براي تدبر و تفکر، متوجه افراد غيرموافق اعم از جاهل، مشرک، مکذب و حتي کافر شده است. برخي عبارات صاحب‌نظران يادشده روشن مي‌سازند که قرآن براي خارج کردن اين گروه از جهل و غفلت كوشيده و خارج کردن مردم از تاريکي‌ها و بردن آنها به روشنايي‌ها را مد نظر قرار داده است؛ نظير آنچه در کلمات شهيد صدر، شهيد حکيم و محمد عبده ملاحظه مي‌شود. با اين همه، اهداف قرآن تنها به آن دسته از مواردي که سرانجام رويکرد مخالف يک فرد را کاملاً به موضع موافق تبديل مي‌کند، خلاصه نمي‌شود؛ بلکه در مطالعة اهداف نزول روشن مي‌شود که هدف قرآن شامل کساني نيز بوده است که در برابر هر تغييري مقاومت مي‌کنند. خداي سبحان در مواجهه با مخالفان، به تناسب افکار و نوع موضع‌گيري ايشان، در هر مرحله از روش‌هايي ويژه استفاده کرده است و اين روش‌ها از دعوت مسالمت‌آميز و سخن نرم تا مرز تهديد و اتمام حجت پيش رفته‌اند. اين جنبه نيز بايد در تعيين اهداف قرآن و رتبه‌بندي ميان آنها كانون توجه قرار گيرد.

    7. شمول اهداف قرآن به همة موجودات مختار

    بي‌ترديد هدف قرآن به کمال رساندن فرد و اجتماع جهانيان است. آياتي چون «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرى‏ لِلْعالَمينَ» (قلم:52؛ تکوير:27؛ ص:87؛ انعام:90؛ يوسف:104) و «تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً» (فرقان:1) که نزول قرآن را يادکردي براي جهانيان دانسته‌اند و يا پيامبر را انذاردهندة همة جهانيان شمرده‌اند، روشن مي‌سازند که هدف قرآن دربرگيرندة همة موجودات مختار و مکلف هستي اعم از جن و انسان مي‌شود؛ زيرا مراد از نزول قرآن دعوت موجودات مختار به پذيرش اطاعت و بندگي اختياري است و تنها موجودات مختار جهان که تکليف دارند، انسان و جنيان هستند. ازاين‌رو در کنار دعوت انسان‌ها در قرآن، به‌طور صريح از ايمان جنيان به قرآن ياد شده است: «قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً$ يَهْدي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ» (جن:1-2)؛ بگو به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان گوش فرا داشتند و گفتند: راستى ما قرآنى شگفت‏آور شنيديم [كه‏] به راه راست هدايت مى‏كند. پس به آن ايمان آورديم.

    نظير اين آيه در اثبات شمول هدف قرآن به جنيان در سورة احقاف، آية 29 آمده است.

    در ميان نظرات پيش‌گفته موردي که به‌صراحت از اين گستردگي هدف سخن گفته باشد مشاهده نشد. از‌اين‌رو به نظر مي‌رسد در تبيين هدف‌هاي کلان و جزئي قرآن بايد اين مطلب نيز كانون توجه قرار گيرد و انصراف ذهني صاحب‌نظران موجب انحصار پيام‌هاي قرآن به انسان نشود.

    8. تقطيع اهداف کلان و جزئي متناسب با مراحل رشد و تحول مخاطبان

    از ديگر مواردي که به‌ويژه از جهت سطح‌بندي و رتبه‌بندي ميان اهداف قرآن، ضروري و شايستة توجه صاحب‌نظران به نظر مي‌رسد، امکان تقطيع يک هدف به اهداف مقطعي متناسب با فرايند رشد و يا سقوط مخاطبان است. براي مثال، هدايت که از شمول و گستردگي برخوردار است، در سير نزول سوره‌هاي مکي تقطيع شده و به تناسب مخاطبان و حالات آنها يا در ضمن تعيين اهداف براي مخالفان ايمان بيان شده‌ است: قرآن براي نخستين بار با عنوان هدايت و رحمت به قوم ايمان‌ورز (اعراف:52)، پس از آن به مناسبت بحث دربارة نقش بصيرت‌افزاي قرآن براي عموم مشرکان (اعراف:203)، و سپس به مناسبت گفتار جنيان، با عنوان هدايت به رشد (جن:2) از هدايت سخن گفته است. آن‌گاه از هدايت مؤمناني با سه ويژگي اقامه نماز، پرداخت زکات و يقين به آخرت (نمل:1)، در ادامه از هدايت و رحمت براي مؤمنان در ضمن بيان نقش قرآن در کنار زدن اختلافات بني‌اسرائيل (نمل:76-77)، سپس از هدايت و رحمت نيکوکاران با سه ويژگي (لقمان:1) به طرح سخن پرداخته است. نيز هدايت و شفاي مؤمنان (فصلت:44)، هدايت بندگان به راه مستقيم (شوري:52)، هدايت و رحمت براي قوم اهل يقين (جاثيه:2)، هدايت و بشارت براي مسلمانان (نحل:89) و نهايتاً ثبات قدم مؤمنان و هدايت و بشارت مسلمانان (نحل:102-103) در فرايند نزول سوره‌هاي مکي كانون توجه بوده است.

    شايسته است محققان به حکمت‌هاي اين تقطيع‌ها و تنوع مخاطبان (قوم مؤمن، مؤمنان، محسنان، اهل يقين، مؤمنان با سه ويژگي، و مسلمان) يا اهداف ضمني (بصيرت‌افزايي و رفع اختلافات بني‌اسرائيل) و حتي به متعلق ايمان (رشد، راه مستقيم) يا حتي تفاوت در هدف شريک هدايت (رحمت، شفا، بشارت) توجه كنند.

    9. اهداف مشترک قرآن دربارة انواع مخاطب

    در ميان نظرات پيش‌گفته به اهداف مشترکي که قرآن براي خود شمرده است، و موافقان و مخالفان هر دو را به‌طور مشترک و يا به‌طور خاص دربر گرفته، توجه نشده است. از محققاني که اهداف قرآن را در خود قرآن جست‌وجو مي‌کنند انتظار مي‌رود تا به حکمت اشتراک اهداف و افتراق آنها توجه كنند. براي مثال در قرآن، مخاطب دو هدفِ انذار و تذکر، تنها عموم مردم يا مخالفان نيستند؛ بلکه هشدار افزون بر مخالفان و عموم مردم (اعراف:2؛ يس:5-6؛ فرقان:1؛ طه:113؛ شعراء:195-196؛ انعام:92؛ شوري:7؛ احقاف:12؛ کهف:1-4؛ ابراهيم:53؛ سجده:1-2)، گاه به‌طور خاص متوجه موافقان و مؤمنان بوده است (هشدار زنده‌دلان: يس:69-70؛ فصلت:1-4). دربارة «ذکر» نيز مطلب از همين قرار است. در غالب موارد تذکر متوجه عموم مردم و مخالفان است (قمر:17، 22، 32و40؛ ص:29؛ قصص:51؛ دخان:58)؛ اما درخصوص مؤمنان نيز از تذکر به‌عنوان هدف قرآن ياد شده است (ق:50؛ اعراف:2و52؛ ابراهيم:53؛ عنکبوت:51).

    10. کشف هندسة قرآن در ترسيم نظام‌وارة اهداف آن

    در نظريات مزبور شاهد بيان نظريات جامعي هستيم که مي‌کوشند تا نظام‌واره‌هايي براي اهداف قرآن يا روش‌هايي براي آنها گزارش کنند. نمونة اين نظريات، نظرية استاد مصباح يزدي مبني بر ترتب اهداف رفتاري بر گرايشي و ترتب آنها بر اهداف شناختي و حتي ترتب اکثري بين اهداف جزئي موجود در هر يک از اهداف سه‌گانه (شناختي، گرايشي، رفتاري) است. استاد جوادي نيز به تقدم فردسازي بر جامعه‌سازي، و آغاز جامعه‌سازي از خانواده‌سازي معتقدند. از ظاهر کلام شهيد صدر نيز مي‌توان برداشت کرد که به نظر وي اصلاح گرايش‌هاي نادرست در باب پرستش، بر آزادي عقل از اسارت جهل تقدم دارد و آن نيز خود بر نجات انسان از بند شهوات مقدم است. گروهي همچون محمد عبده و رشيد رضا نيز اصولاً به بحث اين نظام‌ها توجه نکرده‌اند.

    نکتة ديگر آنکه نزول حکيمانة قرآن (ر.ک: زمر:1؛ جاثيه:2؛ احقاف:2؛ يونس:1؛ آل عمران:58) و دستور به خواندن تدريجي قرآن بر مردم توسط پيامبر (ر.ک: اسراء:106) اقتضا مي‌کند که قرآن براي نزول تدريجي و طبيعي آيات و سوره‌ها حکمت‌هايي را مد نظر داشته باشد و روش نزول آيات اهداف در ترتيب خاص، واجد پيام‌ها و مراد‌هايي ويژه باشد که بايد در جاي خود كانون توجه قرار گيرد. شايسته است تا به منطق توزيع اهداف در سير نزولي آيات توجه ويژه شود و نيز تقدم و تأخرهايي که در کلمات صاحب‌نظران آمده است و روش تقسيم و رتبه‌بندي نظام‌واره‌ها، به تعاليم قرآن مستند شوند.

    قرآن نزول تدريجي داشته و در طول 23 سال رسالت پيامبر اکرمˆ بر ايشان فرو مي‌آمده و آن حضرت در هر مرتبة نزول، آيات را بر مردم مي‌خوانده است (ر.ک: قيامت:16-19). اهداف نزول قرآن در ضمن اين آيات و سوره‌هايي که به تدريج فرو مي‌آمدند، بر مردم خوانده شد. اگر روشي را به قرآن نسبت مي‌دهيم و يا نظام‌واره‌اي را ترسيم مي‌کنيم، بايد حتي‌المقدور با سير نزول قرآن و تعاليم آن سازگار باشد، و عقل نقش کاشف آن روش و نظام را داشته باشد. گذر از منطق تدريجي نزول و روي آوردن به تأملات عقلي، پس از فحص و يأس از قرآن مجاز است؛ به‌ويژه هنگامي که اهداف قرآن را از قرآن استخراج و بيان کرده باشيم. به نظر مي‌رسد يکي از جهات بايستة توجه صاحب‌نظران در کشف اهداف و ترسيم نظام‌واره‌هاي استخراجي، توجه ويژه به سير نزول تدريجي قرآن است که از رهگذر آن، اهداف قرآن متناسب با هر مرحله از نزول به‌ گونه‌اي شفاف‌تر، استخراج و رتبه‌بندي مي‌شوند. اثبات اين ضرورت و فوايد آن و نيز چگونگي استخراج اهداف قرآن متناسب با اين روش، مجال ديگري را مي‌طلبد.

    نتيجه‌گيري

    1. براي تعيين مصداق اهداف کلان و خرد قرآن، بايد معياري مشخص که با حقيقت عيني قرآن و روح تعاليم آن سازگارتر است، در نظر گرفته شود؛

    2. ديدگاه‌هاي مطرح دربارة اهداف قرآن، کاشف همة اهداف خداي متعال و مراتب ميان آنها نيست. در تبيين اهداف قرآن افزون بر آنچه بدان توجه شده، بايد عواملي چون طيف وسيع مخاطبان قرآن و تفاوت موضع آنان در برابر قرآن و تناسب اهداف قرآن در مواجهه با هر دسته از مخاطبان نيز در نظر گرفته شود؛

    3. براي ترسيم دقيق‌تر نظام‌واره اهداف قرآن، علاوه بر نگاهي جامع به اهداف قرآن و مراتب آن بايد سير نزولي قرآن و سير تحول جامعة معاصر نزول قرآن در آيات مکي و مدني كانون توجه دقيق قرار گيرد.

     

     

     

     

     

    References: 
    • ابن‌منظور، محمد‌بن‌مکرم، 1405ق، لسان العرب، قم، نشر ادب الحوزة.
    • بهجت‌پور، عبدالکریم، 1390، همگام با وحی، قم، تمهید.
    • جمعي از علماي عربستان، 1425ق، بحوث ندوة اثر القرآن الکريم في تحقيق الوسيطة و دفع الغلو، المملکة العربية السعودية، وزارة الشئون الاسلامية والاوقاف والدعوة والارشاد.
    • جوادی آملی، عبدالله، 1386، تفسیر موضوعی قرآن، ج 1، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء.
    • حکیم، محمدباقر، 1385، علوم القرآن، قم، مجمع الفکر الاسلامی.
    • دهخدا، علي‌اکبر، 1377، لغتنامه دهخدا، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
    • زبيدي، سيدمحمدمرتضي حسيني، 1414ق، تاج العروس من جواهر القاموس، تحقيق علي شيري، بيروت، دار الفکر.
    • زرقاني، محمد عبدالعظيم، بي‌تا، مناهل العرفان في علوم القرآن، بيروت، دار احياء التراث العربي.
    • صدر محمدباقر، 1428ق، المدرسۀ القرآنیه، قم، مرکز البحاث و الدراسات الاسلامیه للشهید الصدر.
    • طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه.
    • عبده، محمد و محمد رشید رضا، 1422ق، تفسیر المنار، بیروت، در احیاء التراث العربی.
    • فراهيدي، خليل‌بن‌احمد، 1410ق، العين، تحقيق مهدي مخزومي و ابراهيم سامرايي، قم، مؤسسة دار الهجرة.
    • کرمي، محمد، 1402ق، التفسير لکتاب الله المنير، قم، مطبعة العلمية.
    • مجلسى، محمدباقر، 1404ق‌، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‌، تهران، دار الكتب الإسلامية.
    • مصباح یزدی، محمدتقی، 1380، قرآن‌شناسی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
    • مکارم ‌شيرازي، ناصر و ديگران، 1374، تفسير نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامية.
    • ملاحويش آل غازي، سيدعبدالقادر، 1382ق، بيان المعاني علي حسب ترتيب التنزيل(تفسير القرآن العظيم)، دمشق، مطبعة الترقي.
    • موسوی خمینی، روح‌الله، 1386، صحیفه امام، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
    • ـــــ ، 1378، تفسير سورة حمد، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
    • ـــــ ، 1391، آداب الصلاة، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    بهجت پور، عبدالکریم.(1394) ارزیابی دیدگاه صاحب نظران در تبیین اهداف قرآن. ، 8(1)، 111-130

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    عبدالکریم بهجت پور."ارزیابی دیدگاه صاحب نظران در تبیین اهداف قرآن". ، 8، 1، 1394، 111-130

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    بهجت پور، عبدالکریم.(1394) 'ارزیابی دیدگاه صاحب نظران در تبیین اهداف قرآن'، ، 8(1), pp. 111-130

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    بهجت پور، عبدالکریم. ارزیابی دیدگاه صاحب نظران در تبیین اهداف قرآن. ، 8, 1394؛ 8(1): 111-130