برخی از تحصیلکردگان مسلمان علمگرا در موضوع خلقت انسان، آیات قرآن را بر فرضیه «تحول انواع» تطبیق کردهاند. این مقاله با روش تحلیلی ـ انتقادی برداشتهای تفسیری سه تن از علمگرایان مسلمان (یدالله سحابی، عمرو شریف و مهدی بازرگان) را ارزیابی و نقد کرده و خطاهای روشی و معرفتی آنان را در فهم آیات خلقت انسان، نشان داده است. هدف این پژوهش کمک به فهم صحیح متون دینی و پرهیز دادن از مواجهه غیرروشمند با آنهاست. یافتههای این پژوهش حاکی است که این دسته از تحصیلکردگان مسلمان در آثار دینپژوهی خود در پی تطبیق مدلول آیات قرآن بر فرضیه «تکامل تدریجی انواع» برآمدهاند. این نوع مواجهه با آیات قرآن ریشه در دو مشکل پایهای در وضع معرفتی آنان دارد: یکی عدم تخصص در علوم دینی، بهویژه تفسیر قرآن؛ و دیگری علمگرایی مفرط، بهویژه اعتباربخشی به فرضیه «تکامل انواع». این دو عاملْ خطاهای فاحشی را از سوی آنان در برداشت از آیات آفرینش نخستین انسان موجب شده است. این خطاها برخی به روش تفسیر آیات و بعضی دیگر به فهم مضمونی استدلال مفسران مربوط میشود. در این مقاله این دو قسم خطا به تفصیل در عملکرد تفسیری سه دانشور یاد شده، مصداقیابی و تحلیل گردیده است.
Muslim Scientists and Their Methodological and Epistemological Errors in Understanding the Qur'an; A Case Study of the Works of Sahabhi, Amr Sharif and Bazargan in Understanding the Verses of Human Creation
Abstract:
Some educated, scientific-oriented Muslims have applied the Qur'anic verses to the hypothesis of "transformation of species" in the matter of human creation. Using the analytical-critical method, this article has evaluated and criticized the interpretations of three Muslim scientists (Yadullah Sahabi, Amr Sharif and Mehdi Bazargan) and has shown their methodological and epistemological errors in understanding the verses of human creation. The purpose of this research is to help to understand religious texts correctly and to avoid unmethodical exposure to them. The findings of this research indicate that this group of Muslim students in their religious studies have applied the meaning of the Qur'anic verses to the hypothesis of "gradual evolution of species". This type of encounter with the verses of the Quran has its roots in two basic problems in their epistemological situation: one is the lack of expertise in religious sciences, especially the interpretation of the Quran; And the other is excessive scientism, especially giving credit to the "evolution of species" hypothesis. These two factors have caused gross errors on their part in understanding the verses of the creation of the first man. Some of these errors are related to the method of interpretation of the verses, and others are related to the understanding of the content of the commentators' arguments. In this article, these two types of errors have been mentioned, exemplified, and analyzed in detail in the interpretative performance of three scholars.
میقانی، محمدامین، آریان، حمید.(1402) علمگرایان مسلمان و خطاهای روشی و معرفتی آنان در برداشت از قرآن؛ بررسی موردی آثار سحابی، عمرو شریف و بازرگان در فهم آیات خلقت انسان. دو فصلنامه قرآن شناخت، 16(2)، 101-122 https://doi.org/10.22034/qoranshenakht.2023.2021774
محمدامین میقانی؛ حمید آریان."علمگرایان مسلمان و خطاهای روشی و معرفتی آنان در برداشت از قرآن؛ بررسی موردی آثار سحابی، عمرو شریف و بازرگان در فهم آیات خلقت انسان". دو فصلنامه قرآن شناخت، 16، 2، 1402، 101-122
میقانی، محمدامین، آریان، حمید.(1402) 'علمگرایان مسلمان و خطاهای روشی و معرفتی آنان در برداشت از قرآن؛ بررسی موردی آثار سحابی، عمرو شریف و بازرگان در فهم آیات خلقت انسان'، دو فصلنامه قرآن شناخت، 16(2), pp. 101-122
میقانی، محمدامین، آریان، حمید. علمگرایان مسلمان و خطاهای روشی و معرفتی آنان در برداشت از قرآن؛ بررسی موردی آثار سحابی، عمرو شریف و بازرگان در فهم آیات خلقت انسان. قرآن شناخت، 16, 1402؛ 16(2): 101-122