سال پانزدهم، شماره اول، پياپي 28، بهار و تابستان 1401، ص61-76
كرار حسين شاه/ دانشجوي دكتري مجتمع زبان، ادبيات و فرهنگشناسي جامعة المصطفي العالميه Karrarjk@gmail.com
* محمدعشايري منفرد/ استاديار گروه مترجمي مجتمع زبان، ادبيات و فرهنگشناسي جامعه المصطفي العالميه m.ashaiery@gmail.com
عبدالمطلب فريديفر/ استاديار گروه ادبيات عربي مجتمع زبان، ادبيات و فرهنگشناسي جامعه المصطفي العالميه a.faridifar@chmail.ir
دريافت: 05/02/1401 ـ پذيرش: 10/06/1401
چکيده
يکي از زيباترين و بليغترين شيوههاي بياني استفاده از فن استعاره است. علامه طباطبائي براي تبيين آيات قرآن از اين فن بهخوبي استفاده کرده است. ابنعاشور بيش از پانصد نمونه از استعارههاي قرآن کريم را در تفسير خود تحليل و بررسي کرده است. اين مقاله با روش تحليلي ـ توصيفي به مقايسه بين دو تفسير «الميزان» و «التحرير و التنوير» پرداخته و به اين نتيجه دست يافته است که علامه طباطبائي و ابنعاشور در تحليل برخي استعارههاي قرآن کريم اختلافاتي دارند. منشأ اختلافات آنان در تحليل استعارههاي قرآني، به تفاوت نظرات و ديدگاههاي آنان در مباحث ادبي، عقيدتي و يا روش تفسيري آنان برميگردد؛ يعني هريک از دو مفسر در مباحث ادبي، عقيدتي و روش تفسيري ديدگاههاي متفاوتي دارند و همين موجب شده است در تحليل استعارههاي قرآني هم اختلافاتي داشته باشند.
کليدواژهها: استعاره، تحليل استعارههاي قرآني، علامه طباطبائي، ابنعاشور.